دوست داشتنی های من







فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31




جستجو




محتواها


 << < فروردین 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



موتور جستجوی امین


جستجو


بدترین دوستان ...

 

15477186938287346-b.jpg

چند وقتیه دلم از دست یه دوست گرفته درست زمانی که انتظار نداشتم رفتاری انجام داد که باز ازش انتظار نداشتم

بدجور اعصابم بهم ریخت چند روزی فکرم مشغول کرد

شاید شما هم به این موضوع فکر می کنین دوست خوب کیه با کی باید دوستی کرد و شده که گاهی فکر می کردین یکی از دوستانتون بهترین دوستتون و لی با گذر زمان نظرتون عوض شده

تو همین فکرا بودم که باز گذرم به شبکه اجتماعی که قدیم ندیما اونجا میرفتم افتاد رفتم بخش تصاویر این عکس نوشته رو از سال های  دور (26 بهمن 91) پیدا کردم جالب بود.

 

امام على علیه ‏السلام:


بدترینِ برادران، کسى است که به هنگام آسایش، [با دوست خود ] رفت و آمد می ‏کند و به هنگام سختى و بلا، [از او] می بُرد.

شَرُّ الإِخوانِ المُواصِلُ عِندَ الرَّخاءِ وَالمُفاصِلُ عِندَ البَلاءِ.



نشانی : غرر الحکم , ج 1 , ص 410


           عیون الحکم , ج 1 , ص 295


           دوستی در قرآن و حدیث , ص 188

 


پ ن: البته اون دوستی که ازش دلخورم مصداق این حدیث نیست ولی خب دلخورم.

پ ن 2: در منابع روایی در مورد ویژگی دوست خوب و بد حدیث زیاده هست.

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, سبک زندگی, نمامتن, امام علی علیه السلام, اخلاق, اجتماعی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-10-27] [ 01:24:00 ب.ظ ]

لذت های خوار کننده ای که چند ساعت وقت گرفت ...

لذت های خوار کننده

امام علی علیه السلام

هر كه از معصيت هاى خدا لذّت بَرَد، خداوند او را خوار گرداند.

مَنْ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِي اللَّهِ أَوْرَثَهُ اللَّهُ ذُلاًّ

ميزان الحكمه ج 13، ص 60 به نقل از غرر الحكم، ح 8823.

 

چند روز پیش این حدیث که بهمن سال 91 روی این عکس نوشتم روی فضای مجازی گذاشتم دیدم خواستم توی کوثرنت گروه حدیث روز  بذارمش اما چون میدونستم اون موقع ها به منبع حدیث اینقدری که الان توجه نداشتم و امیل حدیثی که از پایگاه اطلاع رسانی دار الحدیث برام می اومد می نوشتم به خاطر اعتماد و درست بودن منبعش ولی الان خودم موظف می کنم تا منبعی ندیدم ازش در مطالبم به عنوان منبع اسم نبرم (توی روش تحقیق دلیلش خوندین) و دلیل دیگش اینکه کسی خواست از منبع اصلی استفاده کنه و رفت سراغش بتونه پیدا کنه و سردرگم نشه
خلاصه رفتم سراغ کتاب غرر الحکم و هر چقدر حدیث گشتم پیدا نشد، حدیث مشابه بود ولی عین عبارت نبود.

 

هر کس به وسیله نافرمانی هاى خدا لذّت بَرَد، خواری کسب کرده است.

مَنْ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِي اَللَّهِ أَكْسَبَهُ ذُلاًّ.

غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 640

 

 ترسیدم نکنه من اون موقع اشتباه کردم و منبع درست نزدم رفتم سراغ کتاب میزان الحکمه توی دو جلدش (یکی منبع که بالا اومده و دیگری ميزان الحكمه ج 4، ص 282 به نقل از غرر الحكم، ح 8823) حدیث اومده بود با همون منبع

یه کوچولو گیج شده و رفتم سراغ سایت جامع الاحادیث آنلاین رفتم  اونجا هم  حدیث در غرر الحکم  با کلمه «أَكْسَبَهُ» بود از گزینه حدیث در کتب

جستجو حدیث

منابع دیگری که حدیث در اون بودن آورد

 

جستجوی حدیث

از طریق لینک ها منبع هم وارد کتابخانه دیجتال نور (نورلایب) شدم و دیدم حتی در بعضی نسخ غرر الحکم هم مانند نما متن حدیثی با عبارت «أَوْرَثَهُ اللَّهُ» اومده.

منابعی که با عبارت «أَوْرَثَهُ اللَّهُ» دیدم:

 1. غرر الحکم و درر الکلم، یا، مجموعه کلمات قصار حضرت مولی الموالی الامام ابوالحسن امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ترجمه انصاری)، جلد 2، صفحه 686

2. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، جلد 1، صفحه 186

3. غرر الحکم و درر الکلم آمدی (ره) (به صورت موضوعی) با شرح و ترجمه فارسی. شامل بیش از پنج هزار از کلمات قصار امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) (محلاتی)، جلد 1، صفحه 450

 

پ ن 1: میخواستم در مورد حدیث حرف بزنم ولی فک کردم شاید نحوه جستجوی حدیث هم بتونه کمک کنه

پ ن 2: البته جز به جز و ریز توضیح ندادم، امیدوارم مفید باشه

پ ن 3: استفاده از سایت های جامع الاحادیث و نور لایب نیاز به عضویت داره

 

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, سلامت, سبک زندگی, نمامتن, امام علی علیه السلام, فضای مجازی  لینک ثابت
[شنبه 1397-10-08] [ 09:24:00 ق.ظ ]

همان یک نم باران کافی است تا آمدنت را آرزو کنم... ...

اللهم عجل لولیک الفرج

همان یک نم باران کافی است تا آمدنت را آرزو کنم…
یا ایها العزیز


اللهم عجل لولیک الفرج


دو روزیه هوا بارونیه


خیلی شندیم موقع باران دعا مستجابه، آخه بارون رحمت خدا است


پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

 

در چهار هنگام، درهاى آسمان باز و دعا مستجاب مى شود: هنگام رويارو شدن صف ها (جهاد در راه خدا)، هنگام بارش باران، هنگام برپا شدن نماز، و هنگام ديدن كعبه.

 

تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ، ويُستَجابُ الدُّعاءُ في أربَعَةِ مَواطِنَ: عِندَ التِقاءِ الصُّفوفِ، وعِندَ نُزولِ الغَيثِ، وعِندَ إقامَةِ الصَّلاةِ، وعِندَ رُؤيَةِ الكَعبَةِ.

 

نهج الدّعا (با ترجمه فارسي) ج 1، ص354 و  كنزالعمّال: ج 2 ص 101 ح 3334 

 

امام على عليه السلام:

 

دعا كردن را در پنج هنگام، مغتنم شماريد: هنگام خواندن قرآن ، هنگام اذان ، هنگام بارش باران ، هنگام برخورد دو صف براى شهادت (جهاد در راه خدا)، و هنگام دعاى ستم ديده؛ زيرا هيچ مانعى ميان آن و عرش نيست.

 

اِغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ خَمسَةِ مَواطِنَ: عِندَ قِراءَةِ القُرآنِ، وعِندَ الأَذانِ، وعِندَ نُزولِ الغَيثِ، وعِندَ التِقاءِ الصَّفَّينِ لِلشَّهادَةِ، وعِندَ دَعوَةِ المَظلومِ؛ فَإِنَّها لَيسَ لَها حِجابٌ دونَ العَرشِ.

 

نهج الدّعا (با ترجمه فارسي) ج 1، ص354 و الأمالي للصدوق، ص 171، ح 171 و بحار الأنوار، ج 93، ص 343، ح 1

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, دعا, نماز, سبک زندگی, نمامتن, امام علی علیه السلام, امام زمان عج الله, محمد مصطفی صلی الله علیه و آله  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-08-15] [ 10:05:00 ق.ظ ]

خودتون عاقل می دونید؟ یا بهتره بپرسم آیا عاقل هستید؟ ...

یه جا خوندم که نوشته بود « عقل تنها نعمتی است كه درهمه به عدالت و به قدر كمال تقسیم شده است». شاید علت گفتن این جمله این باشه که هیچ کس حاضر نیست بگه که عقلش کمه!!!

 

ولی

تا حالا بهش فکر کردین

عاقل واقعی کیه؟

که به کی میگن عاقل؟

یا اینکه شما خودتون عاقل هستین یا نه؟

 

گاهی شده این سوال بکنم امروز  وقتی داشتم مسابقه کتابخوانی آنلاین مسابقه طعم رمضان   جواب میدادم که جواب باید از کتاب 150 درس زندگی از آیت الله مکارم شیرازی پیدا میکردم؛ جواب سوالم پیدا کردم در صفحه از کتاب با همین عنوان:

عاقل کیست؟

از حضرت امیرمؤمنان على(علیه السلام) تقاضا کردند: عاقل را براى ما توصیف کن، فرمود:


اَلْعاقِلُ هُوَالَّذِى یَضَعُ الشَّىءَ مَواضِعَهُ(نهج البلاغه، کلمات قصار)

 

ترجمه
عاقل کسى است که هر چیز را به جاى خود مى نهد.

شرح کوتاه
   در میان مفهوم و معناى عقل، سخن بسیار گفته اند; اما جمله کوتاه فوق بهترین تعبیرى است که در این زمینه وارد شده است. عقل چیزى جز این نیست که هر چیز را به جاى خود نهند، هر شخصى را در محل شایسته و مناسب خود در اجتماع قرار دهند، غم و شادى، دوستى و دشمنى، نرمش و خشونت، محبّت و شدت عمل، عبادت، کسب و کار و تفریح سالم و هر کار دیگر را در جاى خود و به وقت خود انجام دهند.

 

عاقل کیست؟

برام جالب بود و جای تامل داشت

و یک سوال جدید برام ایجاد شد:

آیا من با این تعریف عاقل هستم؟

 

پ ن 1: این حدیث به این شکل در جستجو در نهج البلاغه پیدا نکردم بلکه در حکمت 235 به همین مضمون ولی به شکل زیر آمده است:

به اميرمؤمنان گفته شد كه خردمند را براى ما وصف كن ، حضرت فرمود : «خردمند، كسى است كه هر چيز را بر جاى خود نهد»

أنَّهُ قيلَ لَهُ : صِف لَنَا العاقِلَ ، فَقالَ عليه السلام : هُوَ الَّذي يَضَعُ الشَّيءَ مَواضِعَهُ

پ ن 2: ترجمه ای دیگر از حدیث که به نظرم جالب تر و گویا تر بود:

به امام على عليه السلام عرض شد : خردمند را براى ما توصيف كن . حضرت فرمود : خردمند كسى است كه هر چيزى را در جاى خود به كار برد.

پ ن 3: این حدیث در کتاب شریف بحار الأنوار : ج 1 ص 160 ح 36 هم آمده است. در مورد سایر کتب حدیثی نگاه نکردم.

پ ن 4: برای این حدیث سه تا عکس نوشته تولیدی هم هست

عاقل کیست؟

 

عاقل کیست؟

 

عاقل کیست؟

 

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, سبک زندگی, نمامتن, امام علی علیه السلام, کتاب  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-03-24] [ 04:11:00 ب.ظ ]

تقوا یعنی ... ...

تقوا

?یعنی اینکه اگر یک هفته مخفیانه ازهمه کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده، ناراحت نشویم…

آیت الله مجتهدی (ره)

خطبه 198 نهج البلاغه؛ بخش دوم: ارزش تقوا

متن بخش دوم از خطبه 198:


الوصیة بالتقوى‏:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی ابْتَدَأَ خَلْقَکُمْ وَ إِلَیْهِ یَکُونُ مَعَادُکُمْ وَ بِهِ نَجَاحُ طَلِبَتِکُمْ وَ إِلَیْهِ مُنْتَهَى رَغْبَتِکُمْ وَ نَحْوَهُ قَصْدُ سَبِیلِکُمْ وَ إِلَیْهِ مَرَامِی مَفْزَعِکُمْ فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِکُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِکُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِکُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِکُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِکُمْ وَ جِلَاءُ [غِشَاءِ] عَشَا أَبْصَارِکُمْ‏ وَ أَمْنُ فَزَعِ جَأْشِکُمْ وَ ضِیَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِکُمْ فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللَّهِ شِعَاراً دُونَ دِثَارِکُمْ وَ دَخِیلًا دُونَ شِعَارِکُمْ وَ لَطِیفاً بَیْنَ أَضْلَاعِکُمْ وَ أَمِیراً فَوْقَ أُمُورِکُمْ وَ مَنْهَلًا لِحِینِ وُرُودِکُمْ وَ شَفِیعاً لِدَرَکِ طَلِبَتِکُمْ وَ جُنَّةً لِیَوْمِ فَزَعِکُمْ وَ مَصَابِیحَ لِبُطُونِ قُبُورِکُمْ وَ سَکَناً لِطُولِ وَحْشَتِکُمْ وَ نَفَساً لِکَرْبِ مَوَاطِنِکُمْ فَإِنَّ طَاعَةَ اللَّهِ حِرْزٌ مِنْ مَتَالِفَ مُکْتَنِفَةٍ وَ مَخَاوِفَ مُتَوَقَّعَةٍ وَ أُوَارِ نِیرَانٍ مُوقَدَةٍ فَمَنْ أَخَذَ بِالتَّقْوَى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدَائِدُ بَعْدَ دُنُوِّهَا وَ احْلَوْلَتْ لَهُ الْأُمُورُ بَعْدَ مَرَارَتِهَا وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ الْأَمْوَاجُ بَعْدَ تَرَاکُمِهَا وَ أَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعَابُ بَعْدَ إِنْصَابِهَا وَ هَطَلَتْ عَلَیْهِ الْکَرَامَةُ بَعْدَ قُحُوطِهَا وَ تَحَدَّبَتْ عَلَیْهِ الرَّحْمَةُ بَعْدَ نُفُورِهَا وَ تَفَجَّرَتْ عَلَیْهِ النِّعَمُ بَعْدَ نُضُوبِهَا وَ وَبَلَتْ عَلَیْهِ الْبَرَکَةُ بَعْدَ إِرْذَاذِهَا. فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی نَفَعَکُمْ بِمَوْعِظَتِهِ وَ وَعَظَکُمْ بِرِسَالَتِهِ وَ امْتَنَّ عَلَیْکُمْ بِنِعْمَتِهِ فَعَبِّدُوا أَنْفُسَکُمْ لِعِبَادَتِهِ وَ اخْرُجُوا إِلَیْهِ مِنْ حَقِّ طَاعَتِهِ‏.

 

ترجمه:
اما بعد، من شما را به تقواى الهى توصیه مى کنم، همان خداوندى که آفرینش شما را آغاز کرد و بازگشت شما نیز به سوى اوست. خدایى که برآورنده حاجات شما و آخرین نقطه امید و آرزویتان است. راه راست شما به او ختم مى شود و به هنگام ترس و وحشت پناهگاهتان تنها اوست. تقوا پیشه کنید که تقواى الهى داروى بیماریهاى دل هاى شماست و سبب بینایى قلب ها و شفاى امراض جسمانى و موجب اصلاح فساد جان ها و پاکیزگى از آلودگى ارواح و جلاى نابینایى چشم ها و سبب امنیّت در برابر اضطراب ها و روشنایى تیرگی هاى شما است.
حال که چنین است اطاعت خدا را جامه زیرین قرار دهید؛ نه رویین، بلکه آن را درون وجود خود سازید؛ نه جامه زیرین (و از آن بالاتر) آن را در درون قلب خود وارد کنید و فرماندهى امور خود را به او بسپارید و راهى براى ورود به آبگاه (زندگى) و شفیعى براى نیل به خواسته ها و سپرى براى روز اضطرار و چراغ پرفروغى براى درون قبرها و مایه آرامشى در برابر وحشت هاى طولانى و راه گشایشى براى لحظات سخت زندگى، زیرا اطاعت خداوند وسیله حفظ از حوادث مرگبارى است که اطراف انسان را فرا گرفته و وحشت هایى که (هر لحظه) انتظار آن مى رود و حفظ از حرارت آتش هاى برافروخته (جهان دیگر) است.
هر کس دست به دامن تقوا زند شدائد و سختی هاى نزدیک، از وى دور مى گردد، تلخی هاى حوادث ناراحت کننده به شیرینى مبدّل مى شود، امواج متراکم ناراحتى از او دور و مشکلات پى در پى و خسته کننده آسان مى گردد، و مجد، عظمت از دست رفته، همچون باران هاى پرپشت بر او فرو مى بارد و رحمت قطع شده الهى به سوى او باز مى گردد. نعمت هایى که فرو نشسته بود به جوشش در مى آید و برکت هاى کم شده به فراوانى بر او ریزش مى کند. حال که چنین است (و تقوا و اطاعت پروردگار سرچشمه این همه برکات است) تقواى الهى پیشه کنید، همان خداوندى که با پند و اندرزش به شما سود بخشیده و با رسالتش شما را اندرز داده و با نعمتش بر شما منّت نهاده است، بنابراین خود را براى پرستش او آماده کنید و با انجام وظایف، حق طاعتش را بجا آورید.

 

دقت:

امير مؤمنان علیه السلام صفات و آثارى از تقوا به شرح زير بيان مى كند كه انسان وادار مى شود به اين فضيلت رو آورد و آن را پناه خود گرداند:
1- درمان درد دل هاى شماست، پيش از اين شرح داده ايم كه پرهيزگارى داروى دردهاى اخلاقى و صفات زشت نفسانى است كه موجب هلاكت انسان است.
2- بينايى براى كورى دل هاى شماست، مراد رهايى چشمهاى دل از كورى نادانى است.
3- درمان بيمارى بدن هاى شما است، زيرا پرهيزگارى مستلزم كاستن در خوردن و آشاميدن، و بسنده كردن به اندازه نياز است، چنان كه آن حضرت در آن جا كه ويژگي هاى پرهيزگاران را بر شمرده كم خوردن را يكى از صفات آنان ذكر فرموده است، و ما مى دانيم پرخورى چه بيماري هاى بسيارى كه در بدن انسان به وجود مى آورد. از اين رو آن بزرگوار فرموده است: «المعدة بيت الأدواء» يعنى شكم خانه همه دردها است.
4- موجب اصلاح تباهى سينه هاى شما است، منظور زدودن زنگار كينه، حسد، پليدى و نيّات بدى است كه بر خلاف دستورهاى خداوند در دل ها جاى دارد، و تقوا مستلزم نفى و ترك همه اينها و پاكيزه شدن دل از اين صفات است، زيرا مبدأ اينها و همه بديها دوستى دنيا و دلبستگى به لوازم پوچ آن است، و آن كه تقوا را پيشه خود ساخته از اينها بر كنار مى باشد.
5- پاك كننده آلودگى جان هاى شما است، يعنى تقوا جان هاى شما را از آلودگى و پليدى صفات زشتى كه مايه نابودى شما است پاكيزه مى كند، اين سخن همانند گفتار پيش آن حضرت است كه فرموده است تقوا داروى دل هاى شما است ليكن اين دو تعبير با يكديگر فرق دارد، زيرا در آن جا كه داروى دل ها گفته شده به اعتبار اين است كه صفات زشت مانند بيماري هاى زيانبارى است كه انسان را دچار نابودى مى سازد، و تعبير دوّم از نظر اين است كه خوي هاى ناپسنديده به منزله آلودگي ها و پليدي هايى است كه مانع ورود انسان به بهشت قدس خداوند و جايگاه صدق مى گردد.
6- زداينده تاريكى چشم هاى شما است، اين معناى جمله: وجلاء عشاء أبصاركم مى باشد، واژه عشاء براى تاريكى كه عارض ديده باطن مى شود، و صفات زشتى كه مانع ادراك حقايق مى گردد استعاره شده است، اين كلمه باغين نقطه دار نيز روايت شده و مراد از آن تاريكى اوهام ناشى از نادانى است كه از آن به پرده غفلت تعبير مى شود، بنا بر اين تقوا كه نفس را براى وصول به درجات كمال آمادگى و شايستگى مى دهد زداينده اين تاريكى و روشنى بخش چشم باطن انسان است، اين كه امام علیه السلام تقوا را جلاى (روشنى) چشم خوانده از باب مجاز، و از قبيل اطلاق نام مسبّب بر سبب است.
7- ايمنى براى ترس دل هاى شما است، زيرا مى دانيم كه پرهيزگارى سبب ايمنى از عذاب آخرت است و ممكن است در برابر ترس و بيم هاى دنيا نيز مايه امنيّت و سلامت باشد، زيرا بزرگترين ترس و بيم انسان در دنيا مرگ و هر چيزى است كه موجبات آن را فراهم كند. در حالى كه ارباب تقوا و معرفت از بيم مرگ فارغ بوده و بسا اين كه مردن و رهايى يافتن از قفس تن محبوب آنها نيز مى باشد، زيرا مرگ براى آنان وسيله خلاصى و وصول به لقاى برترين محبوبشان است، و خداوند متعال به همين مطلب اشاره كرده و فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» آيه شريفه دلالت دارد بر اين كه هر كس از روى صدق و راستى مدّعى دوستى خداوند است آرزوى مرگ دارد، و نيز فرموده است: «قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ».
8- روشنى سياهى تاريكي هاى شما است [اين ظاهر معناى جمله و ضياء سواد ظلمتكم مى باشد- مترجم] واژه ظلمت كه بر تاريكى اطلاق مى شود براى نادانى و غفلت دل استعاره شده، و چون تاريكى سياهى را به همراه دارد با ذكر آن استعاره مذكور ترشيح داده شده است، و اين عبارت نظير گفتار آن حضرت است كه فرموده است: و جلاء عشاء أبصاركم، چنان كه ملاحظه مى شود در تمامى جملات مذكور صنعت تضادّ موجود، و قرينه ها با ضدّ آن ذكر شده است.

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج 3، صفحه 818-810

برای دیدن ترجمه های دیگر و شرح و تفسیر این قسمت از خطبه به لینک زیر مراجعه کنید.

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, نمامتن, امام علی علیه السلام  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-10-07] [ 09:33:00 ق.ظ ]


1 3 5