دوست داشتنی های من







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو




محتواها


 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



موتور جستجوی امین


جستجو


یک اولین تجربه جالب 1 ...

از وقتی سطح 4 قبول شدم به خاطر مدل متفاوت تر از تحصیلاتم در سطوح قبلی، تجربه های جالبی برام پیش میاد

موسسه آموزش عالي حوزوي رفيعه المصطفي

یک اولین تجربه ی شیرین جالب:

امروز1 به لطف استاد که رفتن کربلا و دوستان که کلاس دیگه رو تعطیل کردن2، کلاس نداشتیم برا همین تصمیم گرفتم کتابخونه بشینم مطالعه اولیه مقاله ام  رو شروع کنم.

یکی از محاسن محل تحصیلم داشتن دو کتابخانه3 و همجوار بودن با دفتر تهران مرکز تحقیقات زن و خانواده، هست.

موسسه آموزش عالي حوزوي رفيعه المصطفي

روز قبل اعلان جلسه نقد و بررسی کتاب دیده بودم که امروز برگذار می شد. کتابی با عنوان عجیب «هفته چهل و چند» نمی دونستم موضوعش چیه متاسفانه نت هم نداشتم ببینم که موضوع کتاب چیه؟

با وجود جهل به موضوع باز هم دلم می خواست جلسه رو شرکت کنم، از طرفی هم تردید داشتم توی ذهنم این پیش فرض بود که برای شرکت در جلسه نقد و بررسی کتاب باید قبلا کتاب را خوانده باشی

و چون کتاب را نخوانده بودم بالاتر اصلا نمی دانستم موضوعش چیه؟ عقل محترم بر حس کنجکاوی شرکت در اولین جلسه رسمی نقد و بررسی کتاب4 پیروز شد و برای شرکت در جلسه تماس نگرفتم و ثبت نام نکردم

اما باز دلم میخواست که جلسه برم و این اولین تجربه رو کسب کنه.

کتابخانه مرکز مطالعات تحقیقات زن و خانواده

صبح رفتم کتابخونه رایانه مخصوص مراجعین به نت وصل نبود و نمی تونستم کتاب جستجو کنم برا همین مسئول کتابخونه اجازه دادن از سیستم ایشون استفاده کنم.

پشت سیستم نشستم و مشغول جستجوی کتاب و مسئول کتابخونه در حال آماده سازی مقدمات جلسه نقد و بررسی کتاب

گاهی به من سر می زند توضیح می دادن و کمک می کردن و از بابت اینکه کتابخونه حالت  معمولی نداره عذرخواهی می کردن و یه بار می خواستن توضیح بدن که علت این غیر معمول بودن اوضاع کتابخونه چیه و من به اشتباه فک کردم دارن خبر جلسه نقد بهم می دن و پرسیدم: می خواستم بدونم منم می تونم شرکت کنم؟ با خوش رویی گفتن می تونم شرکت کنم.

بالاخره کتابای که احتمال می دادم مطلب به درد بخوری برای مطالعه داشته باشه رو توی دفترم ردیف کردم و برای شروع چند تاشو به کمک مسئول کتابخونه پیدا کردم و شروع کردم به خوندن

کم کم مهمونای جلسه می اومدن  توی قسمتی5 که برای جلسه آماده شد بود با هم حرف می زدن و حواس من هم به جای تمرکز رو مطالعه ام می رفت سمت بحث اونا

خب از نوع حرف زدنا معلوم بود که افراد با هم آشنا هستن و من یه غریبه کامل که هیچ کس نمی شناختم و به قول معروف هنوز یخم باز نشده نه توی کتابخونه و نه توی مدرسه6، برا همین سعی می کردم تمرکز روی مطالعه ام باشه ولی مگه می شد

مهمانان محترم هم با وجود تذکر مسئول کتابخونه به بحث شیرینشون ادامه می دادن گاهی هم بعضی از مهمونا می اومدن قسمتی که من نشستم کتابا رو نگاه می کردن تا اینکه بالاخره جلسه شروع شد و من هم دست از مطالعه نصف و نیمه ام کشیدم رفتم تو جلسه نشستم

 

1. متن برا چهارشنبه ساعت هشت  شب، وقتی ترمینال منتظر اتوبوس بودم هست

2. البته با هماهنگی آموزش 

3. یکی کتابخانه رفیعه المصطفی و دیگری کتابخانه مرکز تحقیقات زن و خانواده 

4. معمولا نقد کتاب خونده بودم تا اینکه در جلسه نقد و بررسی حضور داشته باشم. برای همین تجربه شرکت در جلسه نقد و بررسی کتاب به این شکل را نداشتم با حضور ناشر، نویسنده و  کارشناس مروج کتابخوانی (عنوان عجیبی که تا به حال نشنیده بود) 

5. قسمت می گم فک نکنین جای بزرگی بود نه با قفسه کتاب فضای موجود به دو بخش تقسیم کردن قسمتی برای مطالعه و قسمتی هم که برا مسئول کتاب خونه بود و صندلی های جلسه چیده شده بود 

6. نمی دونم کی تصویب کرده واژه غریب و نامأنوس موسسه آموزش عالی حوزوی یا مرکز تخصصی در مورد مدارس سطح 3 و سطح 4 استفاده کنن، من احساس غریبگی می کنم. کلمه مدرسه چش بود مثلا می گفتیم مدرسه علمیه سطح 4 یا مثلا مدرسه رفیعه المصطفی

پ ن: فک کنم متن خیلی طولانی شده باقی مطلب و اینکه جلسه چطور بود و کتاب چی بود بمونه برا مطلب بعدی

پ ن2: امان از نبود امکانات مجبور شدم همه عکسا رو از نت بردارم در مورد عکس کتابخانه مرکز مطالعات نمی دونم درست یا نه ولی گوگل این عکس بهم داد

موضوعات: دوس داشتنی, سبک زندگی, کتاب, معرفی کتاب, اجتماعی, فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1398-07-19] [ 03:09:00 ق.ظ ]

مکن ای صبح طلوع ...

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

 

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

مکن ای صبح طلوع

عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است

مکن ای صبح طلوع

 

نمی دونم اولین بار کی این شعر شنیدم مربوط به سال های دوره شاید قبل طلبگیم ولی از همون موقع انگار شب عاشورا این شعر و مداحیش نشنوم انگار یه چیزی کم دارم.

مکن ای صبح طلوع

بانوای: حاج میثم مطیعی

 

پ ن 1: بعد ها شنیدم که شاعر این شعر  کربلائی محمود بهجت، پدر آیت‌الله العظمی بهجت هستند. خدا هر دوی این بزرگوارن رو رحمت کند با سالار شهیدان محشور گرداند.

پ ن 2: متن کامل شعر صفحه دوم

صفحات: 1 · 2

موضوعات: دوس داشتنی, هنر, سبک زندگی, نمامتن, امام حسین علیه السلام, کتاب, محرم, معرفی کتاب  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-06-19] [ 02:19:00 ق.ظ ]

شهید بهشتی را چقدر میشناسین؟ ...

 

به این فکر می کنم که از شهید بهشتی چی می دونم؟!

امام جماعت مسجد هامبورگ قبل از انقلاب بود؟

روحانی که به انگلیسی، عربی و آلمانی مسلط بودن؟

کلاس زبان برگزار می کردند؟

روحانی شیک پوشی بود؟

مبارز انقلابی بود؟

اولین رئیس قوه قضاییه بود؟

هفت تیر با جمعی از دوستانش شهید شد؟

دکتری داشت؟ در چه رشته ای؟

منافقین علیه اش شعار می دانند؟ 

نویسنده بودن؟ در چه زمینه ای؟ 

واقعا بهشتی کی بود؟

 من با عرض شرمندگی در مورد ایشون مطالعه ای ندارم هر چی می دونم از تلوزیون بوده و برنامه هایی که نصف و نیمه دیدم 

باعث شرمندگیه برای خودم که از شهدا و بزرگان انقلاب هیچی نمی دونم

 

بهشتی در آینده شناخته خواهد شد

 

نمی دونم چند نفر مشابه من هستن ولی فک کنم کم نیستیم بنا به تجربه خودم میگم

با این اطلاعات کمف بدون شناخت، بدون آشنایی میشه راهشون ادامه داد، میشه کسی رو به راهشون دعوت کرد؟

جا داره واقعا بگم شهدا شرمنده ام

 قصدم از نوشتن این مطلب معرفی آثار  شهید بود چون تقریبا هیچ جا ندیدم کتابی از ایشون معرفی بشه یا در کتابخانه مدارس علمیه که من باهاشون ارتباط داشتم، باشه یا من ندیدم.

تنها کتابی که از ایشون دیدم میشه گفت مطالعه کردم در مسابقه کتابخوانی موقع سطح دو شرکت کردم یه کتاب به اسم «ولایت، رهبری، روحانیت»

 

کتاب «ولایت، رهبری، روحانیت» شهید بهشتی

 

پ ن 1: برای آشنایی با آثار شهید به صفحه دوم مراجعه کنید.

پ ن 2: یادش به خیر مسابقه کتابخوانی که بالا گفتم به همت بسیج طلاب مدرسه و فرهنگی مدرسه برگذار شد نصف هزینه کتب از دوستان طلبه جمع کردیم نصفش هم بسیج و فرهنگی مدرسه و کلی از طلاب شرکت کردن 

ادامه »

موضوعات: دوس داشتنی, سبک زندگی, بیانات مقام معظم رهبری, کتاب, عکس, معرفی کتاب, اجتماعی, فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1398-04-07] [ 06:47:00 ب.ظ ]

چند ابزاری برای زندگی خوب ...

اگر عضو سامانه حدیث روز باشین بسته به انتخابتون هر روز یک حدیث به امیلتون یا وبلاگتون یا پیام رسانتون ارسال میشه

امروز هم وقتی امیلم باز کردم چند تا حدیث بود که ندیده بودمشون یکی توجهم رو جلب کرد 

خواستم براش عکس نوشته درس کنم ولی ترجمه به دلم ننشست برا همین کلی دنبال ترجمه های دیگه گشتم تا ترکیب چند ترجمه عکس نوشته رو زدم

اول عکس نوشته ها رو ببینین بعد ترجمه های مختلف براتون میذارم

 

ابزار زندگی

 

و متن عربی حدیث

 

ابزار زندگی

 

اما ترجمه ها:

اولین ترجمه که دیدم در کتاب میزان الحکمه ج 1 در بخش مربوط به ادب:

«خرد آدمى مايه سامان اوست، و ادبش مايه قوام او، و راستى اش پيشواى اوست، و سپاس گزارى اش كمال او.»

برا ترجمه های بعدی رفتم سراغ جناب گوگل ایشون منو راهنمای کردن به سایت کتابخانه حدیث شیعه، چون سایت موضوع بندی داره به وسیله حدیث فوق الذکر  و جناب گوگل وارد موضوع ادب شدیم در میان کلی حدیث در باب ادب ترجمه این حدیث زیبا رو هم دیدم که همون ترجمه میزان الحکمه بود

به کمک گوگل چند سایت دیگه رفتم باز همان معنا، از گوگل ناامید شدم و رفتم سراغ سایت وطنی جامع الاحادیث آنلاین (که همون نرم افزار جامع الاحادیث نور هستش ولی روی وب) بعد از ورود، دنبال حدیث گشتیم که دیدم در این سایت برا حدیث ترجمه وجود نداره ولی امکان دیگه ای وجود داشت به نام «حدیث در کتب» وقتی روی این امکان کلیک فرمودم صفحه ای باز شد با نام کتب مختلف که حدیث در آنها آمده بود رو برخی کلیک کردم وارد سایت فاخر و دوسداشتنی نور لایب شدم  و بالاخر چند ترجمه متفاوت دیدم

1. عقل انسان علت نظم زندگى و دانش باعث پايدارى،و راستى جلودارش و شكر علت كمال اوست.

کتاب فروغی از تربیت اسلامی از حسین انصاریان، در قسمتی با عنوان عقل

2. خرد آدمى،آراستگى اوست و ادب،بر پاى دارندگى اوست،و راستى، پيشواى او و شكر،باعث كامل شدن اوست.

کتاب ترجمه تصنیف غرر الحکم و درر الکلم از مصطفی درایتی در بخش سوم اخلاقی باب دوم نفس  فصل شش زهد و شکر ، قسمت پنج ضیلت شکر و ترغیب آن و …

3. مرد عقلش سبب نظام كارش و دين و ادبش استواريش و درستيش پيش رويش و سپاس گذاريش (از خدا) سبب تماميّت مردانگيش ميباشد. 

کتاب غرر الحکم و درر الکلم، یا، مجموعه کلمات قصار حضرت مولی الموالی الامام ابوالحسن امیرالمومنین علی بن ابی طالب با ترجمه محمد علی انصاري قمی، ج 2، فصل الخامس و الخمسون

 

پ ن 1: چند ابزاری برای زندگی خوب: عقل، ادب، صداقت، سپاس گذاری. یادتون نره ازشون استفاده کنین

پ ن 2: از روی بد جنسی یا شاید هم خوش جنسی شماره صفحه یا شماره حدیث نگفتم چون وقتی میرید داخل کتاب یا نرم افزار یا سایت دنبالشون میگردین چند تا حدیث خوشگل دیگه هم  ببینید.

 

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, سبک زندگی, نمامتن, امام علی علیه السلام, کتاب, تلنگر, اخلاق  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-03-29] [ 07:05:00 ب.ظ ]

گر گدا کاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟ ...

ماه رمضان اومد و دری باز شد برای برگشتن 

برای برگشتن به سوی معبود

برای برگشتن از گناه 

برای برگشتن از زشتی ها

برای برگشتن به خوبی ها

برای برگشتن به بندگی

جالب هم در باز شد و هم راه برگشتن رو توضیح دادن 

نه یکبار که چند بار 

نه به یک بیان که با بیان های متفاوت

نه به یک روش که روش ها ارائه شد 

تا هرکس با هر میزان از ایمان،

با هر مقدار از ادارک

و با هر اندازه از توان 

امکان بازگشت داشته باشد 

تا بهانه برای کسی باقی نماند

واقعا بعد این همه لطف چطور میشه بهانه آورد و چه بهانه ای؟

به قول معروف

«گر گدا کاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟»

 

گر گدا کاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟

 

 

گر گدا کاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟

پ ن1: عکس نوشته فرازی از دعای وداع با رمضان صحیفه سجادیه است.

پ ن2: برای دیدن معرفی دعا و تصویر بعدی لطفا به صفحه 2 مراجعه کنید.

پ ن3: احتمالا قوی روز آخر ماه مبارک رمضانه لطفا دعا برای همدیگه فراموش نشه

پ ن 4: لطفا بگین کدوم تصاویر پسندیدن صفحه اول یا دوم

 

صفحات: 1 · 2

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, دعا, سبک زندگی, نمامتن, کتاب, تلنگر, امام سجاد علیه السلام  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-03-14] [ 03:07:00 ب.ظ ]


1 2 4 5