تقوا یعنی ... | ... |
تقوا
?یعنی اینکه اگر یک هفته مخفیانه ازهمه کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده، ناراحت نشویم…
آیت الله مجتهدی (ره)
متن بخش دوم از خطبه 198:
الوصیة بالتقوى:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی ابْتَدَأَ خَلْقَکُمْ وَ إِلَیْهِ یَکُونُ مَعَادُکُمْ وَ بِهِ نَجَاحُ طَلِبَتِکُمْ وَ إِلَیْهِ مُنْتَهَى رَغْبَتِکُمْ وَ نَحْوَهُ قَصْدُ سَبِیلِکُمْ وَ إِلَیْهِ مَرَامِی مَفْزَعِکُمْ فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِکُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِکُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِکُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِکُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِکُمْ وَ جِلَاءُ [غِشَاءِ] عَشَا أَبْصَارِکُمْ وَ أَمْنُ فَزَعِ جَأْشِکُمْ وَ ضِیَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِکُمْ فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللَّهِ شِعَاراً دُونَ دِثَارِکُمْ وَ دَخِیلًا دُونَ شِعَارِکُمْ وَ لَطِیفاً بَیْنَ أَضْلَاعِکُمْ وَ أَمِیراً فَوْقَ أُمُورِکُمْ وَ مَنْهَلًا لِحِینِ وُرُودِکُمْ وَ شَفِیعاً لِدَرَکِ طَلِبَتِکُمْ وَ جُنَّةً لِیَوْمِ فَزَعِکُمْ وَ مَصَابِیحَ لِبُطُونِ قُبُورِکُمْ وَ سَکَناً لِطُولِ وَحْشَتِکُمْ وَ نَفَساً لِکَرْبِ مَوَاطِنِکُمْ فَإِنَّ طَاعَةَ اللَّهِ حِرْزٌ مِنْ مَتَالِفَ مُکْتَنِفَةٍ وَ مَخَاوِفَ مُتَوَقَّعَةٍ وَ أُوَارِ نِیرَانٍ مُوقَدَةٍ فَمَنْ أَخَذَ بِالتَّقْوَى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدَائِدُ بَعْدَ دُنُوِّهَا وَ احْلَوْلَتْ لَهُ الْأُمُورُ بَعْدَ مَرَارَتِهَا وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ الْأَمْوَاجُ بَعْدَ تَرَاکُمِهَا وَ أَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعَابُ بَعْدَ إِنْصَابِهَا وَ هَطَلَتْ عَلَیْهِ الْکَرَامَةُ بَعْدَ قُحُوطِهَا وَ تَحَدَّبَتْ عَلَیْهِ الرَّحْمَةُ بَعْدَ نُفُورِهَا وَ تَفَجَّرَتْ عَلَیْهِ النِّعَمُ بَعْدَ نُضُوبِهَا وَ وَبَلَتْ عَلَیْهِ الْبَرَکَةُ بَعْدَ إِرْذَاذِهَا. فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی نَفَعَکُمْ بِمَوْعِظَتِهِ وَ وَعَظَکُمْ بِرِسَالَتِهِ وَ امْتَنَّ عَلَیْکُمْ بِنِعْمَتِهِ فَعَبِّدُوا أَنْفُسَکُمْ لِعِبَادَتِهِ وَ اخْرُجُوا إِلَیْهِ مِنْ حَقِّ طَاعَتِهِ.
ترجمه:
اما بعد، من شما را به تقواى الهى توصیه مى کنم، همان خداوندى که آفرینش شما را آغاز کرد و بازگشت شما نیز به سوى اوست. خدایى که برآورنده حاجات شما و آخرین نقطه امید و آرزویتان است. راه راست شما به او ختم مى شود و به هنگام ترس و وحشت پناهگاهتان تنها اوست. تقوا پیشه کنید که تقواى الهى داروى بیماریهاى دل هاى شماست و سبب بینایى قلب ها و شفاى امراض جسمانى و موجب اصلاح فساد جان ها و پاکیزگى از آلودگى ارواح و جلاى نابینایى چشم ها و سبب امنیّت در برابر اضطراب ها و روشنایى تیرگی هاى شما است.
حال که چنین است اطاعت خدا را جامه زیرین قرار دهید؛ نه رویین، بلکه آن را درون وجود خود سازید؛ نه جامه زیرین (و از آن بالاتر) آن را در درون قلب خود وارد کنید و فرماندهى امور خود را به او بسپارید و راهى براى ورود به آبگاه (زندگى) و شفیعى براى نیل به خواسته ها و سپرى براى روز اضطرار و چراغ پرفروغى براى درون قبرها و مایه آرامشى در برابر وحشت هاى طولانى و راه گشایشى براى لحظات سخت زندگى، زیرا اطاعت خداوند وسیله حفظ از حوادث مرگبارى است که اطراف انسان را فرا گرفته و وحشت هایى که (هر لحظه) انتظار آن مى رود و حفظ از حرارت آتش هاى برافروخته (جهان دیگر) است.
هر کس دست به دامن تقوا زند شدائد و سختی هاى نزدیک، از وى دور مى گردد، تلخی هاى حوادث ناراحت کننده به شیرینى مبدّل مى شود، امواج متراکم ناراحتى از او دور و مشکلات پى در پى و خسته کننده آسان مى گردد، و مجد، عظمت از دست رفته، همچون باران هاى پرپشت بر او فرو مى بارد و رحمت قطع شده الهى به سوى او باز مى گردد. نعمت هایى که فرو نشسته بود به جوشش در مى آید و برکت هاى کم شده به فراوانى بر او ریزش مى کند. حال که چنین است (و تقوا و اطاعت پروردگار سرچشمه این همه برکات است) تقواى الهى پیشه کنید، همان خداوندى که با پند و اندرزش به شما سود بخشیده و با رسالتش شما را اندرز داده و با نعمتش بر شما منّت نهاده است، بنابراین خود را براى پرستش او آماده کنید و با انجام وظایف، حق طاعتش را بجا آورید.
دقت:
امير مؤمنان علیه السلام صفات و آثارى از تقوا به شرح زير بيان مى كند كه انسان وادار مى شود به اين فضيلت رو آورد و آن را پناه خود گرداند:
1- درمان درد دل هاى شماست، پيش از اين شرح داده ايم كه پرهيزگارى داروى دردهاى اخلاقى و صفات زشت نفسانى است كه موجب هلاكت انسان است.
2- بينايى براى كورى دل هاى شماست، مراد رهايى چشمهاى دل از كورى نادانى است.
3- درمان بيمارى بدن هاى شما است، زيرا پرهيزگارى مستلزم كاستن در خوردن و آشاميدن، و بسنده كردن به اندازه نياز است، چنان كه آن حضرت در آن جا كه ويژگي هاى پرهيزگاران را بر شمرده كم خوردن را يكى از صفات آنان ذكر فرموده است، و ما مى دانيم پرخورى چه بيماري هاى بسيارى كه در بدن انسان به وجود مى آورد. از اين رو آن بزرگوار فرموده است: «المعدة بيت الأدواء» يعنى شكم خانه همه دردها است.
4- موجب اصلاح تباهى سينه هاى شما است، منظور زدودن زنگار كينه، حسد، پليدى و نيّات بدى است كه بر خلاف دستورهاى خداوند در دل ها جاى دارد، و تقوا مستلزم نفى و ترك همه اينها و پاكيزه شدن دل از اين صفات است، زيرا مبدأ اينها و همه بديها دوستى دنيا و دلبستگى به لوازم پوچ آن است، و آن كه تقوا را پيشه خود ساخته از اينها بر كنار مى باشد.
5- پاك كننده آلودگى جان هاى شما است، يعنى تقوا جان هاى شما را از آلودگى و پليدى صفات زشتى كه مايه نابودى شما است پاكيزه مى كند، اين سخن همانند گفتار پيش آن حضرت است كه فرموده است تقوا داروى دل هاى شما است ليكن اين دو تعبير با يكديگر فرق دارد، زيرا در آن جا كه داروى دل ها گفته شده به اعتبار اين است كه صفات زشت مانند بيماري هاى زيانبارى است كه انسان را دچار نابودى مى سازد، و تعبير دوّم از نظر اين است كه خوي هاى ناپسنديده به منزله آلودگي ها و پليدي هايى است كه مانع ورود انسان به بهشت قدس خداوند و جايگاه صدق مى گردد.
6- زداينده تاريكى چشم هاى شما است، اين معناى جمله: وجلاء عشاء أبصاركم مى باشد، واژه عشاء براى تاريكى كه عارض ديده باطن مى شود، و صفات زشتى كه مانع ادراك حقايق مى گردد استعاره شده است، اين كلمه باغين نقطه دار نيز روايت شده و مراد از آن تاريكى اوهام ناشى از نادانى است كه از آن به پرده غفلت تعبير مى شود، بنا بر اين تقوا كه نفس را براى وصول به درجات كمال آمادگى و شايستگى مى دهد زداينده اين تاريكى و روشنى بخش چشم باطن انسان است، اين كه امام علیه السلام تقوا را جلاى (روشنى) چشم خوانده از باب مجاز، و از قبيل اطلاق نام مسبّب بر سبب است.
7- ايمنى براى ترس دل هاى شما است، زيرا مى دانيم كه پرهيزگارى سبب ايمنى از عذاب آخرت است و ممكن است در برابر ترس و بيم هاى دنيا نيز مايه امنيّت و سلامت باشد، زيرا بزرگترين ترس و بيم انسان در دنيا مرگ و هر چيزى است كه موجبات آن را فراهم كند. در حالى كه ارباب تقوا و معرفت از بيم مرگ فارغ بوده و بسا اين كه مردن و رهايى يافتن از قفس تن محبوب آنها نيز مى باشد، زيرا مرگ براى آنان وسيله خلاصى و وصول به لقاى برترين محبوبشان است، و خداوند متعال به همين مطلب اشاره كرده و فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» آيه شريفه دلالت دارد بر اين كه هر كس از روى صدق و راستى مدّعى دوستى خداوند است آرزوى مرگ دارد، و نيز فرموده است: «قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ».
8- روشنى سياهى تاريكي هاى شما است [اين ظاهر معناى جمله و ضياء سواد ظلمتكم مى باشد- مترجم] واژه ظلمت كه بر تاريكى اطلاق مى شود براى نادانى و غفلت دل استعاره شده، و چون تاريكى سياهى را به همراه دارد با ذكر آن استعاره مذكور ترشيح داده شده است، و اين عبارت نظير گفتار آن حضرت است كه فرموده است: و جلاء عشاء أبصاركم، چنان كه ملاحظه مى شود در تمامى جملات مذكور صنعت تضادّ موجود، و قرينه ها با ضدّ آن ذكر شده است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم)، ج 3، صفحه 818-810
برای دیدن ترجمه های دیگر و شرح و تفسیر این قسمت از خطبه به لینک زیر مراجعه کنید.
[پنجشنبه 1396-10-07] [ 09:33:00 ق.ظ ]
|