دوست داشتنی های من







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو




محتواها


 << < اردیبهشت 1403 > >>
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



موتور جستجوی امین


جستجو


جوانترین امام به وقت شهادت، سلام ...

 

آقا سلام

اسمم بچه شیعه اس اما واقعش قبل حوزه از ائمه چیز زیادی نمیدونستم

در حد کتاب درسیا و روضه و هئیت های که با بزرگترا می رفتم

در مورد شما هم تقریبا هیچی

اولین بار که در مورد شهادت شما و جزئیات شنیدم

اردوی طلیعه حضور بود به لطف مدیر دلسوزمون یه روز زودتر رفته بودیم قم

جمعه بود و ایام شهادت شما و دعای ندبه 

مداح  بین دعا روضه شهادتون گفت، لحظه به لحظه تعجبم زیاد می شد

از نحوه شهادتون به جای گریه چشمام گردتر می شد و قلبم فشرده تر

مگه یک زن که نماد محبت  خدا است میتونه این همه سنگ دل باشه 

سنگ دلی تا کجا و  مظلومیت تا کجا 

واقعا از درون برای این همه مظلومیت سوختم

از مداحی اون روز هیچی یادم نیست ولی چنان به دلم نشسته

 که هر موقع یادم میاد اشک در چشم و درد در قلبم موج میزنه

آقا در مقابل زحماتی که شما و سایر ائمه برای حفظ دین کشیدین

هیچ نکردم و جز شرمندگی چیزی ندارم

آقا کمک کنین به دست شما و دعای شما شیعه باشیم و بتونیم برا امام زمانمون سرباز واقعی 

 

اومده بودم حدیثی از شما بذارم و به این حدیث در این روز از شما یادی کنم و نکته ای خودم و دوستان از کلامتون استفاده کنیم و جالب اینه که حدیث هم در مورد تشکر از نعمت هست

حدیث این نکته رو متذکر میشه همون جور که اگه گناه بخشیده نشه تاثیرات منفی داره و می تونه همه چیز تلخ کنه، کفران نعمت و تشکر نکردن از نعمت هم می تونه اثرات منفی و تلخی توی زندگیمون داشته باشه

البته برداشته منه امیدوارم درست باشه و راضی باشین از این عکس نوشته

صلی الله علیک یا جواد الائمه

 

امام جواد عليه السلام

نِعْمَةٌ لاتُشْكَرُ، كَسَيِّئَةٍ لاتُغْفَرُ

نعمتى كه سپاسگزارى نشود، مانند گناهى است كه آمرزيده نشود.

أعلام الدين، ج 1، ص 309

 پ ن: معرفی یک کتاب رمان در مورد زندگی امام جواد علیه السلام «یک خوشه انگور سرخ»

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, دعا, سبک زندگی, نمامتن, قم, اخلاق, امام جواد علیه السلام  لینک ثابت
[جمعه 1398-05-11] [ 01:23:00 ب.ظ ]

رمضان راه احسان ...

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ

امروز دعای 44 صحیفه دعای ورود به ماه رمضان رو دیدم فراز های اول مثل خیلی از دعاهای صحیفه حمد الهی بود ولی دلایل حمدی که امام میشمارن جالبه

اول. حمد به خاطر، راهنمایی ما به شکر گذاری و بخشیدن اهلیت شکر گذاری و پاداش دادن به ما برای شکر گذاری

دوم. حمد به خاطر نعمت دین و آیین که به ما داده و اینکه ما رو در راه های احسانش راهی کرد تا با این فضلش به رضوانش نائل آییم

سوم. حمد به خاطر اینکه ماه خودش، ماه رمضان را یکی از راه های احسانی که ما رو در آن راهی کرده تا به رضوانش برسیم قرار داده

ماهی که ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماه نزول قرآن چراغی برای هدایت و مشخص کردن حق از باطل

 

با ویژگی هایی که امام برای ماه مبارک رمضان میشمارن معلومه که این راه احسان، راه رسیدن به رضوان الهی راه خاصیه و با این کلام کاملا بدیهیه که ماه رمضان ماه خاص و یژه ای هست که امام معصوم اینگونه برای آمدنش و اینکه خدا این ماه (ماه خودش رو) ماهی برای رسیدن به خودش قرار داده؛ شکرگذاری می کنن.

یه نکته هم در ماه خدا بودن رمضان هست که باز نشانگر جایگاه ویژه رمضانه؛ همه ماه‌ها ماه خدا و مال خداست؛ وقتی که مالک همه وجود، بخشی از وجود را معین می‌کنه و اون رو به خودش نسبت خاص می‌ده، معلوم میشه نسبت به این بخش، توجّه و عنایت ویژه‌ای داره. یکی از این بخش‌ها همین «شهراللَّه» هستش؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ این نسبت، در فضیلت ماه رمضان کافیه. منبع

پ ن: میدونم این دعا برای شروع رمضان و قبل از آغاز رمضان هست این تاخیر به بزرگواریتون ببخشید من امروز این دعا رو اتفاقی دیدم و خوشم اومد

پ ن2: برای اطلاع بیشتر از دعا به صفحه بعد مراجعه کنید

صفحات: 1 · 2

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, دعا, سبک زندگی, نمامتن, رمضان, امام جواد علیه السلام, امام سجاد علیه السلام  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-02-24] [ 03:38:00 ب.ظ ]

هرگز نرود غمت ز یادم... ...


تقدیم به حادثه دیدگان سیل در جای جای ایران اسلامی

تهیه شده در مرکز تولید و نشر دیجیتال انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی (متنا)

طرح : فرزاد نریمان زاده

1553718314photo_2019-03-27_12-34-13.jpg

 

از قبل تحویل سال تصمیم داشتم عکس هفت سین و تبریک عید و یه معرفی کتاب بذارم روز اول نشدگذشت به پذیرایی از مهمونای عید و روز دوم هم وفات بود و روز سوم و هم بازدید، عید دیدنی ها و هم سیل و حوادث غم انگیزش مانع شدن بتونم پست شاد و تبریک بذارم 

تو این شرایط سخت شاید کار زیادی از دست ما برا هموطنان گرفتار و آسیب دیده از سیل بر نمیاد و البته هر کاری هم بکنیم شاید نتونیم غم های وارده بر قلب و روحشون کم کنیم اما هر کار بتونیم می کنیم
و به این دوستان عزیز از صمیم قلب میگم غم شما ما هموطنان شما رو هم غمگین می کنه و دعا می کنیم این مشکل و گرفتاری هر چه سریع تر حل بشه و آرامش به قلب های صبورتون برگرده هر چند میدانیم که بعضی غم ها هرگز فراموش شدنی نیستن

ای فریاد رس درماندگان

الهی! ای مونس بی کسان و ای فریادرس درماندگان و ای چاره ی بی چارگان!?

الهی! از خود به سوی تو می گریزیم و از تو به تو پناه می بریم و از سوءحال و اختلالِ احوال و تفرّق بال و کثرت آمال، به سوی تو شکایت می کنیم✋

ای خداوندِ ذوالجلال و ای کردگار لایزال! به حق محمد و آلش علیهم السلام ، در همین ساعت و همین حال، از کرم عمیم خودت شمیمی به مشام دل ما برسان و شمه ای از فیض وجود خود شامل حال ما فرما❤

 دعا و متن با کمی تغییر از کانال تلگرامی ? @abrar_media

موضوعات: دعا, سبک زندگی, نمامتن, عید نوروز, اخلاق, اجتماعی, امام جواد علیه السلام  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-01-08] [ 12:54:00 ق.ظ ]

رمانی از زبان ام الفضل در باره زندگی امام جواد علیه السلام ...

وقتی سال اول طلبگی برای اردوی طلیعه حضور رفتیم قم مصادف شد با شهادت امام جواد علیه السلام

البته یه روز قبل اردو رفته بودیم روز جمعه بود و روز شهادت بین دعای ندبه مداح روزه امام جواد علیه السلام گفت

داستان شهادتشون نشنیده بودم عجیب بود که زنی بتونه همسرش رو بکشه همسری که حجت خدا روی زمین بود، انسانی بود با تمام ویژگی های خوب که یک نفر می تونه داشته باشه

نمیخوام روز ولادت روزه بگم دیشب یه برنامه تلوزیونی به مناسبت میلاد امام جواد علیه السلام خانم نویسنده ای رو دعوت کرده بود  که کتابی در مورد امام جواد نوشته بود و ویژگی جالب کتاب این بود که راوی کتاب کسی نبود جز ام الفضل همسر و قاتل امام

خیلی کنجکاو شدم کتاب بخونم

رمان «یک خوشه انگور سرخ»

نوشته فاطمه سلیمانی ازندریانی با نگاه به زندگی امام جواد علیه السلام

نویسنده در این رمان «ام‌فضل» را به عنوان راوی کتاب انتخاب کرده است و سعی کرده با نگاهی تازه به نقش او به عنوان یک شخصیت منفور و در عین حال ترسو و ناتوان در انتخاب میان خیر و شر، روایتی دست اول از زندگی امام نهم شیعیان بیان کند، اما هنر او در روایت را باید در به تصویرکشیدن درون کاخ عباسی و نیز درون ذهن خود به عنوان عضوی تراز اول از آن و نیز ترسیم سیمای دو خلیفه عباسی از سویی و نیز ترسیمی از سیمای امام شیعه و سیره و زندگی و منش اخلاقی او از سوی دیگر دانست؛ تلفیقی که در قالب داستان بلند پیش از این کمتر در افق ادبیات داستانی رخ داده است.

نویسنده توانسته با هنرمندی و در قالب تخیلی مؤمنانه بدون وارد ساختن خدشه و یا بیان اخباری ناصحیح درباره خلیفه عباسی و نظام زیستی امام شیعه این دو مظهر خیر و شر و زندگی غیرمؤمنانه و مؤمنانه را در مقابل یکدیگر با بهره‌گیری از کلماتی شاعرانه ترسیم کند. نثر و توصیفی شاعرانه را شاید به همین اعتبار بتوان مهم‌ترین و قابل توجه‌ترین مشخصه هنری این داستان به شمار آورد.


پاراگرفی از کتاب:
لعنت به این حال غریب… لعنت به این لرزش دست و پا… چرا می‌لرزم؟ حال که بر تردید غلبه کرده‌ام، چرا دستانم یاری نمی‌کنند؟ لعنت به این بخت که روزگارم را این‌گونه رقم زد. اگر بخت یارم بود، اکنون نه در ستیز با خود بودم و نه ایستاده در میان خانه‌ای که هرگز دلبندش نشدم. آری… این بازی تقدیر است و هیچ ‌چیز به اراده من نیست. وگرنه چرا من؟ مرا چه به اینجا؟ مرا چه به این خانه؟ من، ام‌فضل، دختر خلیفه بزرگ، مأمون عباسی، کجا و خانه‌… جز بازی تقدیر چه تدبیری است برای حال این لحظه من؟ من که از ابتدا چنین نیتی نداشتم. دست سرنوشت من را به این بازی کشاند. گاهی با خود می‌گویم ای کاش میل پدر، به نکاح من با وزیرزاده یا عموزاده‌ای بود. که اگر بود اکنون اینجا نبودم؛ اینجا، کنار دروازه‌های جهنم… آرزوی عبثی است این‌که چشمانم را باز کنم و هر کجا باشم، جز این خانه؛ هر کجا، جز اینجا… بی راه بازگشت.

1552822593473ce6.jpg

موضوعات: دوس داشتنی, کتاب, معرفی کتاب, امام جواد علیه السلام  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-12-26] [ 03:07:00 ب.ظ ]

صلی الله علیک یا جواد الائمه ...

 

یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا

اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه

 

 

شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، تسلیت و تعزیت.

 

 

 

 

 

 

مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم
از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت

 

 

 

 

 

 

ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد

 

 

 

 

 

 

بـوی عطــــر جنـــت آید از غبـــار کاظمینم
از سنیــــن کودکـــــی فرمانروای عالمینم
هفت خورشــید سپهر معرفت را نور عینم
پای تا سر مجتبی سرتا به پا جدم حسینم

 


ســـــوز عطـــش مرا به دل قتلــگاه برد
هادی کجاســـت چارهٔ بیمــــاری ام کند

جان دادم و کسی به روی سینه ام نبود
یــاد حسیــــــن وقـــت بلا یاری ام کــند

موضوعات: حدیث, دوس داشتنی, سبک زندگی, نمامتن, امام جواد علیه السلام  لینک ثابت
[پنجشنبه 1393-07-03] [ 01:31:00 ب.ظ ]