دیروز فیلمی منتشر شد از کسی که لباس روحانیت به تن داره و ادعا می کنه آیت الله هست، ادعا میشه پدر طب اسلامیه، پرونده قضایی داره، اماکن مربوط به ایشان تویط مراجع قضایی پلمپ شده، علما و مراجع در باره اشتباه بودن کارش توضیح دادن
فیلم سوزوندن کتاب علمی، کتابی در حیطه علم پزشکی، کتابی که مرجع مورد استفاده خیلی از پزشکان برای درمان بیماری هامونه
من بنا به دلایلی که بالا گفتم و بعضی موارد که نگفتم ایشون قبول نداشتم در بحث با دوستانم چه طلبه و چه غیر طلبه هم باره گفتم ولی چون تخصصی در مورد علم طب چه مدرن، چه سنتی چه اسلامی ندارم هیچ وقت نه رد کردم و نه توصیه فقط گفتم من قبول ندارم و استفاده نمی کنم (از طب اسلامی که ایشون مطرح می کنن) ولی طب سنتی خیلی استفاده می کنم چه عطار ی های که معتبر میشناسمشون چه پزشکانی که تخصص طب سنتی دارن
اما کار ایشون، به نظر من خنجزی بود به بدنه روحانیت، یا شاید اگه بگم تبر به ریشه هم اغراق نکردم
در جامعه ای که هم افرادی در داخل کشور و هم خارج کشور سعی در تخریب روحانیت دارن مخصوصا با عبارتی مثل متحجر، مخالف پیشرفت، ضد علم
چنین عملی تمام تلاش علما و بزرگان برای برقراری ارتباط بیشتر روحانیت با مردم، دوستی و و تعمیق جایگاه روحانیت در بین مردم و مخصوصا اهل، از بین می برد پنبه کردن هر چه رشته بودن مخصوصا وقتی طرف عنوان آیت الله را دارد
در ثانی بر فرض این کتاب آیا کتاب سوزی کار درستی است اگه اشتباه است و علمش را داری نقدی برایش بنویسید و منطقی بگویید به این دلیل به این دلیل این کتاب اشتباه است
چرا کار قرون وسطایی؟
یاد کار کلیسا با گالیله افتادم حتما شنیده اید که گالیله در زمانی که کلیسا می گفت زمین مرکز هستی است ثابت کرد که چنین نیست و زمین سیاره کوچکی است در منظومه شمسی با مرکزیت خورشید.
او را به دادگاه کشیدند گفتند یا بگو زمین مرکز هستی است یا در آتش خواهی سوخت گالیله گفت زمین مرکز هستی است کتاب هایش سوخت …
چرا کاری شبیه مغول ها در کتاب سوزی یا بربر ها
حالا چقدر زمان خواهد برد تا مردم این قضیه را فراموش کنند چقدر طول خواهد کشید تا جک ها و توهین ها با استفاده از این قضیه در مورد اسلام و روحانیت از زبان مردم و فضای مجازی جمع شود و چقدر طول خواهد کشید جایگاه روحانیت برگردد به همان جایی که قبل از این جریان و چقدر وقت و انرژی که می توانست برای تبلیغ دین و رفع شبهات مهم صرف شود، صرف از بین بردن آثار این کار اشتباه خواهد شد؟
کاش کسانی که لباس رو حانیت به تن دارن یا مثل خواهران طلبه اسمش رو دارن قبل از هر کاری اول فکر کنن این کار من چه سود و زیانی برا اسلام داره و چه سود و زیانی برای جامعه روحانیت داره؟؟؟
پ ن: این حرفای من به این معنی نیست که من اشتباه نمی کنم و همه کارم به نفع اسلام و روحانیت و هم به معنی تایید حرف کسایی هم نیست که هر کاری می کنی می گن تو طلبه این کار درس نیست و به اسم طلبگی طلاب از زندگی معمولی محروم می کنن و جونا رو از اومدن به جرگه طلبگی منصرف
یک اولین تجربه دیگه و یک آرزوی برآورده شده خیلی وقته آرزو داشتم پشت سر رهبر انقلاب نماز بخونم تا حالا نشده بود دیدار مردمی هم که رفته بودم خب اون هم وقت نماز برگذار نمیشه ولی به لطف سطح چهار خوندن و فصل امتحانات تهران بودم نماز جمعه رو شرکت کردم شور و هیجان مردم شعار هاشون همدلیشون دقت شون موقع خطبه خوندن رهبرف خانمایی که اولین بار بود نماز جمعه اومده بودن سوالشون از نحوه خوندن نماز بچه های کوچیک توی کالسکه ها و بغل پدر مادرشون سردی هوا وموندن مردم حتی زیر بارش گاه و بی گاه برف، صدای مزاحم بالگرد همه و همه تجربه اول و زیبایی بودن اما خودم، سرد بود و گاهی برف می اومد منم بی تجربه نه زیر اندازی برده بودم نه چادر نمازی (می خواستم ببرم هم نداشتم) رو موکت توی محوطه مصلی رو اسفالت یخ زدم گاهی کیفم زیر پاهام گذاشتم دیدم نشد دفترچه چیک نویسی تو کیفم داشتم نصفش کردم و زیر پام گذاشتم آخر سر هم ازدحام جمعیت جلوی مترو و منی که جز با مترو تهران جایی بلد نیستم برم (گوشیم اندروید نیست نمی تونم از نقشه های آنلاین استفاده کنم) دل به دریا زدم سوار اتوبوسهای که دم در شماره 9 بودن سوار شدم تا یه ایستگاه متروی فک کنم سر سبز و بعد چند بار خط عوض کردن اشتباه رفتن رسیدم خوابگاه خسته و کوفته خوابیدم
البته بگم صبح رسیدم رفتم نماز صبح مسجد 72 تن نزدیک ترمینال آزادی (غرب) خانمای بودن از شهرای اطراف تهران اومده بودن یا از قزوین برای شرکت در نماز جمعه و اونا بعد نماز صبح حدود هفت راه افتادن طرف مصلی ولی من اومدم خوابگاه و وسایل جابجا کردم و ساعت ده با مترو رفتم
در کل حس و حال و روحیه خوبی دارم هم به خاطر شرکت در نماز جمعه هم دیدن حضور و شور مردم و هم حرفای رهبر هر جند امتحان اصول نخوندنم و یادم میاد یه خورده قلقلکم میده ولی عالی بود می تونم بگم از سطح چهار قبول شدنم این همه شاد نشده بودم که امروز شاد شدم و شاکرم خدا رو به خاطر این نعمت واقعا حس خوشبختی دارم
برای ثبت در تاریخ جزوه اصولم هم باهام بود یه عکسم خواستم از دونه برف های رو چادرم عکس بگیرم که به خاطر کیفیت پایین دوربین گوشیم خوب نشده