شاید الان که همه از کربلا و اربعین می نویسن  نوشتن این مطلب مناسب ندونین
ولی واقعا هر بار این تبلیغ توی تلوزیون می بینم اعصابم خورد میشه و بارها خواستم در موردش بنویسم ولی نشد ولی وقتی بعد فیلم شبکه یک بود که فک کنم باز پخش شد باز حس نوشتن در موردش پیش اومد چند ساعتیه با خودم کلنجار میرم که بنویسم یا نه؟ 

بنویسم پیش نویس بذارم بمونه بعدا منتشرش کنم یا اصلا ننویسم؟

بالاخره تصمیمم بر این شد بنویسم 

تبلیغ یک ابزار در همه دنیا برای فرهنگ سازیه، برای اصلاح فرهنگ جامعه اس، برای پیشرفت فرهنگ جامعه
و برای تاثیر گذاریش هزینه می کنن، سناریو می نویسن، مشاوره می کنن تا تبلیغشون علاوه برا معرفی کالا و محصول به صورت غیر مستقیم و دوست داشتنی اهداف و فرهنگ سیاستگذارن جامعه شون رو به مردم القا کنه و مردم به سمت هدف پیش ببره

اما نمی دونم چرا جامعه ما بعضی برعکس حرکت می کنن به عقب، ضد فرهنگ، ضد اخلاق، ضد خوبی  

کنار تبلیغ کالاشون یا اونقد بد و رو به خوبی ها اشاره می کنن که حس نصیحت مستقیم و یا خنگ فرض کردن مخاطب بهت دست میده و نسبت به اون خوبی نه تنها حس مثبت پیدا نمیشه حتی برا بعضیا حس منفی هم ایجاد می کنه
بعضیا هم که وضعشون بدتر تبلیغ منکر می کنن و یه غیر ایرانی ببینه فک می کنه ما چه ملتی هستیم مثل بعضی از فیلمامون که مسائل و مشکلاتی بزرگ می کنن که حتی مشکل یک درصد جامعه ایران هم نیست ولی طوری فیلم می سازن که انگار مشکل اساسی و درگیری روزمره مردم ایرانه و انگار مردم ایران مردم بی اخلاقین

از حرف خودم دور نشم  مشکل من یه تبلیغ که ضد فرهنگ دینی و ملی ما است حتی ضد اخلاق، ربطی به دین و مذهب و ملیت نداره
تبلیغ بی ادبی و بی نزاکتی می کنه، تبلیغ علیه خانواده می کنه، تبلیغ بی اخلاقی و بد اخلاقی می کنه
کجای دین ما یا سایر ادیان گفته، کجای فرهنگ ایرانی گفته، کجای اخلاق گفته وقتی مهمون خونه کسی رفتی به بی ادبی و فضولی بچه ات بخند و بذار ادامه بده
کجا گفتن به عنوان بزرگتر فامیل رفتی مهمونی اگه از چیزی بدت اومد تو جمع ابروی صاحب خونه رو ببر

کجا گفتن وقتی مهمونی داری خونه ات به همسرت کمک نکن و همه کارا بنداز رو دوشش و بعد اگه چیزی هم بد شد جلو مهمونا به همسرت اعتراض کن

تا حالا خواستم اسم نبرم، هر چند معلومه منظورم کدوم تبلیغ ولی به عمد اسم میبرم شاید دست اندرکاران این تبلیغ نویسنده، کارگردان، صاحب این محصول یا اون کسی که این تبلیغ تایید کرده تا در رسانه ملی  پخش بشه باکلاس باشن و توی فضای مجازی دنبال نظرات مخاطبین باشن و جستجویی کنن و نظر من رو هم ببینن

منظورم تبلیغ مایع ظرفشوی دورتو هستش

 

فقط یه جستجو تو گوگل بکنید اگه از مقالات تکراری فاکتور بگیرید کلی مطلب در مورد وظایف مهمان در مقابل میزبان خواهید دید مثل به زحمت نیانداختن میزان، بی حرمتی نکردن، چشم پوشی از کم و کاستی ها و ابراز نکردن آنها، شرمنده نکردن میزبان

یک نمونه

از آداب مهمانی این است که مهمان، از غذا و طعام فراهم آمده بخورد (همان) و به گونه‌ای رفتار نمایند که ترس و هراسی بر دل میزبان نیفکند و کاری نکند که موجب ناراحتی میزبان شود. (همان و نیز حجر، آیات 51و 52) قسمتی از آداب مهمانی از دیدگاه قرآن

رفتار عمه خانم تبلیغ دورتو چقدر با عبارت بالا همخوانی داره، یا رفتار زشت اون بچه که بشقاب بو می کنه 

رفتار آقا با همسرش توی مهمونی وقتی عمه خانم با ادب و با نزاکت لیوان و بو می کنه و اخم می کنه و برمی گرده به همسرش میگه مگه با دورتو نشستی
یکی نیست بگه اینقد فکر ناراحتی عمه خانم هستی خودت قبل مهمونی ظرفا رو چک می کردی یا برا اینکه خیالت راحت بشه خودت ظرفا رو یا دورتو میشستی
واقعا در فرهنگ دینی، ایرانی، در دید کلی در اخلاق رفتار این مرد صحیحه؟

واقعا کسی این تبلغ ببینه نمیگه ایرانی ها عجب بی نزاکتن؟

برداشتن  و بو کردن ظرف توی مهمونی؟ تا حالا کدومتون اینکار کردین؟ کجای دنیا یک انسان با ادب همچین کاری می کنه؟

اگه بچه تون توی مهمونی فضولی کنه یا توهین بهش می خندین؟

یک مرد موقر و با نزاکت توی مهمونی و جمع به همسرش اعتراض می کنه و مواخذه اش می کنه؟ یک مرد خانواده دوست توی مهمونی کمک حال همسرش هست یا فقط از دور متوقع تماشا می کنه تا همسرش  تمام کارها رو صد در صد درست انجام بده؟

 

خلاصه هر چقدر بنویسم از حرصم کم نمیشه قصد نوشتن یک متن مستدل نبود هر چند که اگه بود عالی می شد

و با یه جستجوی چند دقیقه ای در گوگل در باب اداب مهمانی رفتن چه از منظر دینی و چه از منظر آداب  معاشرت خواهید دید که این تبلیغ عمه خانمی دورتون و چه اون بچه فضول هیچ سنخیتی یا دین و فرهنگ جامعه ما بلکه با آداب معاشرت به مفهوم کلیش نداره و ضد اونها است و یه نوعی تبلیغی علیه اونها است و همچنین بی فرهنگ نشون دادن مردم و خانواده ایرانی هستش

فقط امیدوارم این کار از روی نا آگاهی باشه (همین هم گناه کمی نیست) نه از روی عمد

پ ن: برخلاف همیشه اصرار دارم مطلب عکس داشته باشه در مورد این مطلب عکس نمیذارم چون اون وقت خودمم هم اونا رو تبلیغ کردم

پ ن 2: برخلاف همیشه تو موضوع دوس داشتنی رو تیک نمی زنم چون از صمیم قلبم ارزو می کردم هیچ وقت همچین تبلیغی نبود تا همچین مطلبی هم نوشته می شد.

پ ن 3: ارزوی من پیشرفت تولید ملی و ارتقا سطح فرهنگی جامعه است و امیدوارم افرادی که در امر تبلیغ کالا و خدمات هستن هم فقط پول رو نبین و بدونن که اونا هم در فرهنگ جامعه تاثیر دارن پس با دقت و مطالعه تبلیغات درس کنن و امیدوارم روزی شاهد باشیم رسانه ملی به خاطر پول هر تبلیغ بی محتوا و ضد فرهنگی رو پخش نکنه و نظارت بر محتوای تبلیغات هم داشته باشه.

پ ن 4: این ها نظرات من بنا به آموزه هایی که در طول زندگی از خانواده، جامعه، و تحصیلاتم به دست آوردم و نمی گم حتما درست هستم، شاید هم من اشتباه می کنم و شما می تونین راهنمای من باشین تا آموزه هام تکمیل کنم و اشتباهاتم کمتر 

پ ن 5: این عبارت «تبلیغ یک ابزار در همه دنیا برای فرهنگ سازی است» با دانسته های ذهنیم نوشتم بعدا دیدم در یک مقاله «تبلیغات فرهنگی و فرهنگ تبلیغات» به نقل از کتاب «پیروزمند. محسن، مفاهیم و ابزارها در تبلیغات، تهران، انتشارات سینا تصویر،۱۳۸۴ش» اومده

موضوعات: سبک زندگی, تلنگر, اخلاق, اجتماعی, فرهنگی, اقتصادی, خانواده  لینک ثابت