شده مثل این روزا و شبا خونه نشین بشین نتونین برین هیئت و مراسم و دلتنگ و بی تاب باشین و یا حتی اونقدر درگیر که یه لحظه متوجه میشی وقت همه چی گذشته حس بدی بهت دست میده حتی و گاهی احساس گناه
با خودت فکر میکنی چی شد؟ چیکار کردی که اینجوری شد؟ نکنه کاری کردم و لایق شرکت در مراسم نبودم یا امتحان بوده یا حتی این نرفتن و کاری که به جاش کردی یه نعمت و لطفه
گاهی با خودت میگی شاید اشتباه و خطایی ازت سرزده و سلب توفیق شده و این باعث میشه رو کارات دقت کنی ببینی اشتباه کجا بوده گاهی میگی اهم و مهم کردی، و انتخابت درست بوده و اینکاری که کردی درست ترین کار بوده، خدا و معصومین علیهم السلام هم راضی هستن و عزاداری واقعی فقط شرکت در مراسم و هیئت نیست و میشه همین کاری که داری به نیت معصومین علیهم السلام انجام بدی یا وقتی امکان رفتن نداری یه مطلبی در موردشون بخونی و معرفت و محبتت بالاتر ببری و اینکه به خاطر مصائبشون غمگین و ناراحتی میشه عزاداری گاهی هم میگی همه اینا توجیه، میخوای خودت اروم کنی، وجدانت ساکت بشه، میتونستی برنامه ریزی کنی هم به کارت بررسی و هم مراسم و خیلی حرفا و سرزنش های دیگه
هر کدوم از اینفکرا رو بکنی یا حرفا رو بزنی آخرش یه دلتنگی عجیب رو دلت سنگینی میکنه، و یه بغض سنگین تر، که گلوت گرفته دلت هوایی میشه میخوای یه جای خوب باشی یه حالی مثل حال الان من با دلتنگی و بغض نشستم و مینویسم و پاک میکنم آرزو میکنم کاش الان مدینه بودم در حرم پیامبر صلی الله علیه و آله یا کنار مزار ائمه علیهم السلام غریب بقیع یا حرم امام رئوف علیه السلام یا حرم خواهر بزرگوارشون علیها السلام یا حداقل مسجد و حسینه ای بودم و توی مراسم حیف و صد حیف که همه اینا آرزو هستن
خلاصه بدجوری دلم گرفته
پ ن 1: لطفا این روزا هرکجا رفتین هیئت و مراسم منم دعا کنی
پ ن 2: چقدر آخر این ماه سخت و سنگین است، تمام آسمان و زمین بی قرار و غمگین انند؛ بزرگتر ز غم مجتبی علیه السلام و داغ رضا علیه السلام فراق فاطمه علیها السلام با خاتم النبیین صلی الله علیه و آله است… پ ن3: سر همین افکار سلب توفیق و … در مورد سلب توفیق و عوامل توفیق و سلب توفیق جستجویی کردم و مطلبی خوندم که جالب بود میتونید در صفحه 2 بخونیدش
همان یک نم باران کافی است تا آمدنت را آرزو کنم… یا ایها العزیز
اللهم عجل لولیک الفرج
دو روزیه هوا بارونیه
خیلی شندیم موقع باران دعا مستجابه، آخه بارون رحمت خدا است
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
در چهار هنگام، درهاى آسمان باز و دعا مستجاب مى شود: هنگام رويارو شدن صف ها (جهاد در راه خدا)، هنگام بارش باران، هنگام برپا شدن نماز، و هنگام ديدن كعبه.
نهج الدّعا (با ترجمه فارسي) ج 1، ص354 و كنزالعمّال: ج 2 ص 101 ح 3334
امام على عليه السلام:
دعا كردن را در پنج هنگام، مغتنم شماريد: هنگام خواندن قرآن ، هنگام اذان ، هنگام بارش باران ، هنگام برخورد دو صف براى شهادت (جهاد در راه خدا)، و هنگام دعاى ستم ديده؛ زيرا هيچ مانعى ميان آن و عرش نيست.
دیروز دوستی دنبال متن عربی حدیثی میگشتن کمکشون کردم و حدیث برام جالب اومد و یاد یه سخنرانی از آقای رحیم پور ازغدی «مطهری و تحجر شیعی (آسیب شناسی مناسک دینی)» افتادم
در مورد صفات منفی شیعه صحبت هایی کردند سخنرایشون توی جمع روحانیون بود حتی جایی به نقل از شهید مطهری گفتند که «مردم شیعه قالتاق ترین و مدعی ترین مردم هستند، …» از آقایون روحانی اعتراض کردند
شنیدن این سخنرانی خالی لطف نیست هم برای آگاهی خودمون و هم اینکه دین رو چطور به مردم معرفی کنیم:
البته خود منم گاهی به بعضی سخنان اعتراض دارم گاهی فقط جنبه های مثبت اونقدر گفته میشه که فکر می کنیم چون شیعه ایم حتما اهل بهشتیم و گناهانمون بخشیده شده اس یا به واسطه گریه در عزادری سیدالشهداء علیه السلام
اما حدیث:
امام كاظم عليه السلام ـ به موسى بن بكر واسطى ـ فرمود:
اگر من شيعيان خود را بررسى كنم مردمى نخواهم يافت مگر اهل حرف، و چون بيازمايمشان آنها را نخواهم يافت مگر از دين برگشته، و اگر در بوته ی آزمايششان گذارم از هزار نفر يك نفر هم سالم بيرون نيايد، و اگر غربالشان كنم چيزى جز آنچه از من است در غربال نماند. اينها دير زمانى است كه بر بالشها تكيه زدهاند و گفتهاند: ما شيعهی على هستيم و حال آنكه شيعه ی على تنها آن كسى است كه كردارش، گفتارش را تصديق كند.
نزدیک باز گشایی مدارسه و هفته دفاع مقدس دنبال حدیث معروفی می گشتم برای تصویر نوشته می گشتم یاد این عبارت معروف «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» افتادم و دنبالش گشتم اما هر چقدر بیشتر تو کتب و سایت جامع الاحادیث و جستجوگر حدیثی میزان گشتم عین عبارت پیدا نکردم ولی به جاش حدیثی از پیامیر اکرم صلی اله و علیه و آله و یا از امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله و علیه و آله با همان مضمون و کلمات متفاوت پیدا کردم
و میشه گفت این عبارت «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» نقل به مضمون یا جمع بندی حدیث هستش چرا که عالم هستش که با علمش و تربیت صحیحش جامعه به راه درست هدایت می کنه و میشه گفت شهید و مجاهد فی سبیل الله دست پرورده عالم هست.
اما حدیث:
رسول اللّه صلى الله عليه و آله:
روز قيامت مركّب عالمان و خون شهيدان با هم وزن مى شوند و مركّب عالمان بر خون شهيدان مى چربد.
یوزن يوم القیامة مداد العلماء و دماءالشّهداء فیرجع مداد العلماء على دماءالشّهداء