سر هفت سین چیدن و نچیدن مردد بودم ولی آبجی اصرار داشت داشته باشیم
ولی سین هامون کم بود به خاطر #در_خانه_بمانیم و ضروری نبودن خرید نمی خواستیم بیرون بریم
از طرفی بستری شدن عمه و نبودش و نیومدن عمو ها و خانواده هاشون به خاطر «خود قرنطینگی» منو بیشتر دلسرد کرده بود
هفت سین بی دورهمی اصلا نمی چسبه، بی مزه اس، بی نمکه
هر سال به خاطر مادربزرگ بعد سال تحویل در سریع ترین زمان ممکن همه خونه ما بودن بازار عیدی دادن گرم می شد معلوم نمی شد کی به کی عیدی میده شوخی و خنده، یواشکی عیدی شمردن کوچیکترا، سنت مادربزرگ که به همه تخم مرغ رنگی تازه و گاه داغ داغ می داد و الان هم هنوز رسم خونه ما است یعنی تا پنچ و شش فرودین ما هر روز تخم رنگی درس می کردیم که بچه ای مهمون اومد دست خالی نره با رنگ های طبیعی پوست گردو، پوست پیاز ، پوست انار و … تا اگه بچه های خواست بخوره براش ضرر نداشته باشه

خلاصه به اصرار خواهرم قرار شد هفت سین بچنیم 
سمنو نداشتیم، سبزه نداشتیم بقیه وسایل هم کم بودن
دو روز قبل سال تحویل آبجی خانم ایده پخت سمنو دادن بلد نبودیم به کمک رسانه می دونستیم باید جوانه گندم و داشته باشیم این روزای قرنطیه چون عمه جان بهمون گفته بودن گندم استفاده کنیم تو خونه گندم داشتیم دو روز پیش گندم گذاشتم جوانه بزنه دیشب مثلا سمنو درس کردیم در حد یه پیاله کوچیک تا بشه سمنوی سفره هفت سین بعدش گلدون گل به جای سبزه  و باقی وسایل هفت سین تا بعد اذان صبح هفت سین چیدنمون طول کشید 


هفت سین

خوابیدیم تا سال تحویل و با چش پف کرده سال تحویل شده بعد تلوزیون بعد کمی هم تماس به عزیزانمون  و تبریک عید و بعدشم تماس تصویری با عمه که روی تخت بیمارستان و تحملش برا من سخته  دیدن عمه ای که همیشه کنار تخت بیمارستان دیدمش و در حال پرستاری الان روی تخت بیمارستان 
هفت سین مون بهش نشون دادیم کمی گفتیم و خندیدم
خنده های که جنسشون شیرین نبود تلخ بود به تلخی دوری و دلتنگی با ته مزه گس نگرانی 
الهی این روزا  برن و دیگه برنگردن
دلم فضای قبل می خواد با هم سختی و شیرینی هاش


هفت سین

 

 

پ ن 1: در مورد تخم مرغ رنگیا مال چند سال پیشه و از مطلب «فرصت، زودگذر است» برداشتم در سه رنگ، ردیف عقب پوست انار، ردیف دوم از آخر پوست پیاز و دو ردیف جلو پپوست گردو

موضوعات: سلامت, سلامت, سبک زندگی, عکس, عید نوروز, تلنگر, اجتماعی, فرهنگی, خانواده, امام علی علیه السلام  لینک ثابت