دیروز دوستی دنبال متن عربی حدیثی میگشتن کمکشون کردم و حدیث برام جالب اومد و یاد یه سخنرانی از آقای رحیم پور ازغدی «مطهری و تحجر شیعی (آسیب شناسی مناسک دینی)» افتادم
در مورد صفات منفی شیعه صحبت هایی کردند سخنرایشون توی جمع روحانیون بود حتی جایی به نقل از شهید مطهری گفتند که «مردم شیعه قالتاق ترین و مدعی ترین مردم هستند، …» از آقایون روحانی اعتراض کردند
شنیدن این سخنرانی خالی لطف نیست هم برای آگاهی خودمون و هم اینکه دین رو چطور به مردم معرفی کنیم:
البته خود منم گاهی به بعضی سخنان اعتراض دارم گاهی فقط جنبه های مثبت اونقدر گفته میشه که فکر می کنیم چون شیعه ایم حتما اهل بهشتیم و گناهانمون بخشیده شده اس یا به واسطه گریه در عزادری سیدالشهداء علیه السلام
اما حدیث:
امام كاظم عليه السلام ـ به موسى بن بكر واسطى ـ فرمود:
اگر من شيعيان خود را بررسى كنم مردمى نخواهم يافت مگر اهل حرف، و چون بيازمايمشان آنها را نخواهم يافت مگر از دين برگشته، و اگر در بوته ی آزمايششان گذارم از هزار نفر يك نفر هم سالم بيرون نيايد، و اگر غربالشان كنم چيزى جز آنچه از من است در غربال نماند. اينها دير زمانى است كه بر بالشها تكيه زدهاند و گفتهاند: ما شيعهی على هستيم و حال آنكه شيعه ی على تنها آن كسى است كه كردارش، گفتارش را تصديق كند.
ورای مباحث تاریخی و مقالات و کتابایی که در خصوص ایشون نوشته شده در مقاتل از کودکانی که در دشت کربلا حضور داشتند و شب اول اسارت از دنیا رفتن یا کودکانی که در کاروان اسرا حضور داشتند حالا با هر اسم و کنیه ای اما بودند. وقتی به این بچه ها فکر می کنم دلم میگیره از قساوت قلب اون آدم ها، از نامردیشون
دختر همیشه پیش همه آدما نماد لطافت و همه سعی می کنن با یه دختر بچه مثل گل برخورد کنن تا رنجیده و پژمرده نشه، دل کوچیکش نشکنه و اگر خدای نکرده دختری یتیم باشه که این حساسیت بیشتر میشه
چطور انسان به جایی میرسه که میتونه کودک مصیبت دیده ای رو آزار بده، کتکش بزنه، گوشوار از گوشش بکشه، گرسنه و تشنه نگهش دارن و در خرابه شام سر بریده پدر به یه دختر بچه هدیه کنه؟
وقتی به تاریخ نگاه میکنی میبینی کم نیستن همچین موجوداتی که اسم انسان یدک می کشن نیاز نیست زیاد توی تاریخ جستجو کنیم همین امروز رقیه ها توی دنیا کم نیستن یمن، سوریه، میانمار، فلسطین و …
به قول شهید مطهری باید یزید زمان و حسین زمان رو شناخت اصلا فلسفه عزاداری همینه،پیدا کردن شناخت، عبرت گیری و بصیرت افزایی
? یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در توئیتر به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف! ? صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوور»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و … ? مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها! ? زنی در اینستاگرام عکسی از قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه. ? دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما…حسودیم شد…. خوش به حال جفتتون… دلم برای خودم سوخت و … ? مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش». جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و … ? اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن. زندگی اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین میکنیم و به واسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت میکنند. ? بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکاش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و … ? بعید است هنوز #فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟ ? این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره! ? مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید وb هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و … است دل و دماغی برایش نمیماند که شب هنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو! ? البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشتهباشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دست چینشده از یک زندگی است. یک اسلایس! ? فتح قله ها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوککوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاول زدن پا و … آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک اسلایس لذتبخش! ? مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن. ? خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
?زندگی اسلایسی میتواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن! ▫️عصرایران
? @litracy_family (کانال پیام رسان سروش)
پ ن: مطلب کاملا کپی هستش و تولیدی در کار نیست اما چون جالب و مفید بود به صورت کامل گذاشتمش
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال با که گویم که در این پرده چهها میبینم
حافظ
دلتنگی و چشم انتظاری جزو سخت ترین احساسات و مسائل زندگی و اگر کنارش بی خبری هم باشه سخت تر
و اگه اون شخص دلتنگ چشم انتظار مادر باشه …
مادرای شهدای گمنام
یا مادر سردار احمد متوسلیان
بخوایم بشمریم همچین مادرانی کم نیستن و بعضیاشون چشمن انتظار و دلتگ از این دنیا رفتن یا بعضیا شون مثل مادر شهید جنگنجو بعد اومدن فرزندش و چشم انتظاری رفتن (بعد تشیع و خاکسپاری پسرشون بعد 34 سال چشم انتظاری) بعضیا هنوز منتظرن
برای این مادرای فداکار که حق به گردنمون دارن اونایی که رفتن با فاتحه ای یاد کنیم و برای اونایی که هستن دعا کنیم برا سلامتی رفع دلتنگیشون
این تصویر امروز دیدم
? «عزت مادری در این است» ✊️ رهبر انقلاب: من مادران شهدائی را زیارت کردم که بجد و با صدق واقعی میگفتند اگر ما ده تا فرزند هم داشتیم، حاضر بودیم در راه خدا بدهیم؛ دروغ نمیگفتند. ? احساس عزت و افتخار میکردند، به خاطر اینکه فرزندانشان در راه خدا شهید شدند.
❇️ البته حق هم با آنهاست، عزت و افتخار است؛ همان طوری که عمهی ما زینب کبری (سلام الله علیها) فرمود: «ما رأیت الّا جمیلا». ۱۳۸۹/۷/۲۸ ? عکس: مادر گرامی شهید حاج عماد مغنیه که هفتهی گذشته به لقاءالله پیوست.
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
پ ن: مادر شهداء بزرگواز عماد (حاج رضوان)، جهاد و فواد مغنیه از فرماندهان بزرگ حزب الله لبنان و مادر برزگ جهاد مغنیه فرززند عماد مغنیه معروف به ام المقاومه خانم «آمنه سلامه» در تاریخ 97/7/17 در گذشتند