ده اول محرم گذشت.
قبل اومدنش همه در تلاش بودن، مقدماتش فراهم می کردن
همه جا و همه کس سیاه پوش شد
محرم اومد مراسم مختلف، هر کس پیر و جون، زن و مرد و حتی بچه ها با اشتیاق و متناسب حالش و امکاناتش در این مراسم های مختلف شرکت می کرد و بعضیا هم بنا به دلایلی نتونستن و حسرت موند رو دلشون
شور و غوغای عجیبی بود
هر جا رو نگاه می کردی رنگ و بوی عزا می داد تلوزیون، کوچه، خیابون، مسجد و ….
علاوه بر دنیای واقعی، دنیای مجازیمون هم بوی محرم می داد. توش عزاداری بود، بحث و گفتگو، عکس، مداحی، کلیپ و …
اما بعد عاشورا و شام غریبان همه چیز آروم شده، یه سکوت عجیبی هس
نه اینکه سکوت مطلق، نه
تک و توک جلساتی هس یا چله زیارت عاشورا، بعضی جاها سوم میگیرن بعضی جا هفتم و …
اما شور ده روز اول دیگه نیس
اما چرا شاید این سوال یا بهتر بگم شبهه رو شنیدن:
چرا قبل شهادت امام حسین علیه السلام عزاداری می کنن و بعدش نه؟
چرا شیعیان دهه اول ماه محرم را عزاداری می کنند در حالی که شهادت حضرت(ع) روز دهم است و منطقی است که عزاداری تازه از این روز آغاز شود. برخی حتی اینگونه تحلیل کردند که شیعه به دنبال درد و رنج است و از آن استقبال می کند. چه پاسخی می توان به این مساله داد؟
واقعا چرا؟
بهش فکر کردین
من یه کوچولو مطالعه کردم و یه خورده فکر، یه جوابایی می نویسم اگه شما هم جوابی داشتین برام بنویسین.
اما جواب:
اول. در سیره معصومین هست. به عنوان نمونه:
1. عزاداري امام موسي كاظم(ع): در اين باره، امام رضا(ع) ميفرمايد: هنگامي كه محرم فرا ميرسيد، پدرم هرگز با حالت خنده و تبسم ديده نميشد و ده روز اول محرم به همين شكل بود تا اين كه روز دهم و روز عاشورا فرا ميرسيد و اين روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و ميفرمود: عاشورا روزي است كه جدّم حسين(ع) را شهيد كردند.[امالي صدوق، ج 2، ص 111.]
2. عزاداري امام رضا(ع): دعبل خزاعي ميگويد: در ايام دههي محرم به محضر آقا و مولاي خود، علي بن موسي(ع)، در مرو شرفياب شدم و آن حضرت را در حالي كه اصحابش دور او نشسته بودند، محزون يافتم. وقتي حضرت مرا ديد فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر كسي كه با دست و زبانش ما را ياري ميكند؛ سپس حضرت مرا در كنار خودش جاي داد و فرمود: اي دعبل! دوست داري شعر بخواني؛ زيرا اين روزها ايام غم و اندوه بر ما اهل بيت و روز شادي دشمنان ما، به ويژه بنياميه، است؛ سپس برخاست و پردهاي بين ما و اهلبيتش زد و آنان را پشت پرده نشاند تا بر مصيبت جدّش حسين(ع) گريه كنند؛ آنگاه رو به من كرد و فرمود: اي دعبل! مرثيه بخوان! تو ياور ما و مرثيهسراي ما هستي، تا زماني كه زندهاي.در اين هنگام دعبل مرثيهسرايي را آغاز كرد.[بحارالانوار، ج40، ص 257.]
دوم. عزاداری سید الشهداء علیه السلام و یاران فداکارشون یه سالگرد ساده نیست، که همون روز شهادت گرفته بشه و تموم؛ هدف از عزاداری اباعبدالله حسین فرهنگ سازی و بالا بردن سطح آگاهی و بصیرت افزایی برای همه انسان و به ویژه برای مسلمین و شیعیان هست. معانی بزرگی در واقعه کربلا هست و نیاز به آماده سازی و تجزیه و تحلیل داره تا بشه اون حقیقت بزرگ رو درک کرد. اگر یاران امام روز عاشورا تونستن امامشون رو یاری کنن و به فیض شهادت در راه حق برسن نتیجه یک عمر زندگی با تقوا و انتخاب های درست بود. پس برای درک عاشورا نیاز هست آماده بشیم تا روز مقصود بتوینم نتیجه مطلوب بدست بیاریم.
یک دشت سرخ، له چیدن رسیده بود
باغ شهادت به « رسیدن» رسیده بود.
علیرضا قزوه
سوم. البته میشد همون قسمت دوم نوشت اما به دلیل اهمیتش بهتر دیدم جدا بیارمش.
این ده روز ده روز اندیشه و انتخاب مثل کاروانیان امام حسین علیه السلام، شناخت راه و خطراتش، شناخت حسین و یزید، انتخاب حسینی شدن یا یزیدی شدن، انتخاب راه حسین و خطراتش یا انتخاب وعده های یزیدتا جایی که وقتی امام علیه السلام دستور دادن نشعل ها و چراغ ها خاموش بشن بدونی می مونی و مثل یاران حسین در راه ولی خدا به دشت بلا میزنی یا از ترس شمر و یزید یا به طمع وعده های شمر و یزید ولی خدا رو تنها میذاری. به قول استاد شهید مرتضی مطهری: «باید شمر و یزید زمان رو شناخت.»
و اگر شناخت نباشه روز عاشورای خودمون (روز انتخابمون) ممکن اشتباه انتخاب کنیم و ولی خدا رو تنها بذاریم.
و یادمون نره
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»
(مستدرک الوسائل/10/318)
ببخشید طولانی شد.
پ ن: یه بار با همین مضمون مطلبم نوشتم که به نظرم خیلی بهتر بود ولی مطلب پرید و الان که نوشتم مثل اولی به دلم ننشست.