رنگ جامعه و آدم ها و لباس ها عوض شده، آهنگ های شاد برگشتن
به قول بعضی افراد ناآگاه یا مغرض انگار منتظر شهادت امام علیه السلام بودن امام که شهید شدن همه برگشتن سر زندگیشون
واقعا بهره و برداشتمون چی بود؟ از این ایام عزای سالار شهیدان، مجالس سوگواری، حزن و اندوه، سیاه پوشی، گریه کردن، تباکی، نذری دادن، غذای نذری گرفتن، زیارت عاشورا خوندن، زیارت رفتن و …
استاد بزرگواری داشتیم که می فرمودند: (نقل به مضمون)
مجلس درست اهل بیت علیهم السلام باید این ویژگی رو داشته باشه اگه کسی که حب اهل بیت علیهم السلام نداره و وارد مجلس شده محب خارج میشه و اگه محب وارد شد عارف به اهل بیت خارج بشه
(یادم نیست حرف از خودشون بود یا به نقل از کسی می گفتن ولی برای من یک ملاک و معیار ایجاد کرد)
شما این محرم تا اینجاش به محبتتون به اهل بیت اضافه شده؛ به معرفتتون چی؟
اینا حرفای خودمه (البته چیزایی که جمع بندی یاد گرفته هام)
محرم و شرکت در سوگواری سید الشهداء علیه السلام مثل ماه رمضانه چطو ماه رمضان نزدیک گناه نمی ریم به حرمت ماه خدا این ایام هم بسته میزان اعتقادتمون حداقل 13 روز تا حداکثر تا آخر ماه صفر مراعات می کنیم به حرمت مصیبت اهل بیت علیهم السلام
بعد مدتی که حرمت نگه داشتیم باز همون آدم قبل محرمیم یا نه همون آدم اهل مراقب که حرمت امامش کل سال حفظ می کنه؟
گاهی چون تو جمع قرار گرفتیم حرمت نگه میداریم چون ماه رمضانه یا محرم و صفره و اطرافمون حرمت نگه میدارن نگه داشتیم ولی در واقع اگه محیط دیگه بودیم اینجور نبودیم
مثال کوچیکش وقتی خوابگاهیم (دوستان خوابگاهی میدونن چی میگم) به شور جمع خیلی کارا می کنیم ولی وقتی از خوابگاه میریم وارد زندگی معمولی میشم رود زندگی عادی، عادت ها ، آداب و رسوم جامعه ما رو هم با خودش میبره (این بار تحت تاثیر محیط)
اما اگه به جای شور شعور و معرفت اضافه بشه فرقی نمی کنه ماه رمضان باشه یا محرم یا باقی ماه های سال
فرق نمی کنه حوزه باشی یا دانشگاه، خونه یا اجتماع همیشه راهت مشخصه و عملت با برنامه و ان شاء الله خدا راضی
پ ن: پاسخ شبه و سوال چرا عزاداری در دهه اول و قبل از شهادت امام علیه السلام در صفحه دوم
نمی دونم اولین بار کی این شعر شنیدم مربوط به سال های دوره شاید قبل طلبگیم ولی از همون موقع انگار شب عاشورا این شعر و مداحیش نشنوم انگار یه چیزی کم دارم.
پ ن 1: بعد ها شنیدم که شاعر این شعر کربلائی محمود بهجت، پدر آیتالله العظمی بهجت هستند. خدا هر دوی این بزرگوارن رو رحمت کند با سالار شهیدان محشور گرداند.
شب تاسوعا است اکثر شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام برنامه می ریزند و تلاش می کنن مساجد و هیئات برن و برای سقای کربلا عزاداری کنند مثل شب های قبل و البته پر شورتر
اما این شب ها هستن کسایی که نمی تونن برن بعضیا شیفت کاری دارن بعضیا اسیر بیماری و بعضیا پرستار بیمار بعضیا هم به خاطر تنهایی و بی کسی شبا نمی تونن برن هیئت مثل پیرمرد و پیرزن های تنها، بچه های تنها و بی کس
خلاصه این شبا به فکر بقیه باشین کسایی که دلشون هیئت و خودشون نه
سلام بر تو اى بنده شایسته فرمانبر خدا و رسول خدا، و امیر مؤمنان و حسن و حسین درود خدا بر آنان باد، سلام و رحمت خدا و برکات و مغفرت و رضوانش بر تو بر روان و تن تو (فرازی از زیارت زیارت حضرت عباس علیه السلام)
پ ن: عکس نوشته مطلع یه شعر زیبا در مورد حضرت عباس علیه السلام هست خواستین بخونین صفحه دوم
سال ها پیش یه تابستونی برای دوره ای مهمون جامعةالزهراء بودیم
یه تعداد از طلاب خارجی که تابستون برنگشته بودن کشورشون هم خوابگاه بودن
یه شب برنامه فرهنگی داشتیم این خانم های خارجی هم مهمون جمع مون شدن یکی از خانم های پاکستانی هم اون شب مداحی کرد البته به زبان خودشون هیچی ازش نمی فهمیدیم جز اسامی که توی مداحی بود و کلامش چنان سوز داشت که اشک همه رو در آورد و می تونم بگم اونجا مفهوم دو عبارت «همدلی از همزبانی بهتراست» و «هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» به عینه درک کردم.
چرا اینا رو گفتم؟ دیشب یه مداحی شنیدم به نظرم فوق العاده و پر سوز ولی به زبان ترکی (آذری)
و صد البته دلنشین شما هم از باب همدلی و جوشیدنش از دل یه شاعر و یه مداح گوش کنید
دوستان عزیزم به اینکه توجه کنید که ترجمه از من هستش پس ایراد و اشکالش به بزگواری خودتون ببخشین
و نکته بعدی اینکه شعر این مداحی شعر بلندی هست از شاعری به نام «انور اردبیلی» متن کامل شعر رو هم در ادامه به صورت فایل میذارم
در این متن اشکالات ترجمه ام زیاد چون من زبان ترکی نوشتاری آشنا نیستم و برای همین هم بعضی کلمانت برام سخت بودن متوجه نمیشدم اون قسمتی از متن که مداح خونده راحت تر بود ولی قسمتی که نخوندن سخته
دیروز دوستی دنبال متن عربی حدیثی میگشتن کمکشون کردم و حدیث برام جالب اومد و یاد یه سخنرانی از آقای رحیم پور ازغدی «مطهری و تحجر شیعی (آسیب شناسی مناسک دینی)» افتادم
در مورد صفات منفی شیعه صحبت هایی کردند سخنرایشون توی جمع روحانیون بود حتی جایی به نقل از شهید مطهری گفتند که «مردم شیعه قالتاق ترین و مدعی ترین مردم هستند، …» از آقایون روحانی اعتراض کردند
شنیدن این سخنرانی خالی لطف نیست هم برای آگاهی خودمون و هم اینکه دین رو چطور به مردم معرفی کنیم:
البته خود منم گاهی به بعضی سخنان اعتراض دارم گاهی فقط جنبه های مثبت اونقدر گفته میشه که فکر می کنیم چون شیعه ایم حتما اهل بهشتیم و گناهانمون بخشیده شده اس یا به واسطه گریه در عزادری سیدالشهداء علیه السلام
اما حدیث:
امام كاظم عليه السلام ـ به موسى بن بكر واسطى ـ فرمود:
اگر من شيعيان خود را بررسى كنم مردمى نخواهم يافت مگر اهل حرف، و چون بيازمايمشان آنها را نخواهم يافت مگر از دين برگشته، و اگر در بوته ی آزمايششان گذارم از هزار نفر يك نفر هم سالم بيرون نيايد، و اگر غربالشان كنم چيزى جز آنچه از من است در غربال نماند. اينها دير زمانى است كه بر بالشها تكيه زدهاند و گفتهاند: ما شيعهی على هستيم و حال آنكه شيعه ی على تنها آن كسى است كه كردارش، گفتارش را تصديق كند.